روش پاسخگویی به پرسش های کودکان

اشاره: یکی ازویژگی های کودکان، پرسشگری مستمر آنها در همه زمینه هاست. کودکان همواره می پرسند و می پرسند و پدران و مادران درباره این که چگونه به پرسش های آنها پاسخ دهند و یا پرسش های آنها را بی پاسخ بگذارند، همواره در اندیشه اند.با بزرگتر شدن نوزاد آموزش او را وسیع تر کنید. مثلاً به او خواندن را بیاموزید. برای این کار بهتر است که او را روی زانوی خود بنشانید و کتاب را جلوی او بگیرید و با صدای آرام شروع به خواندن کنید. به این ترتیب کودک احساس امنیت و لذت می کند و مطالعه برایش به صورت یک کار و سرگرمی جالبی در می آید.

روح نوزاد مثل یک کاغذ سفید است. در حقیقت پیش از آن که نوزاد در سینه مادر جا بگیرد، خصوصیات و ویژگی های زیادی را در خود دارد که از طریق ارث به او رسیده است. یک نوزاد بعد از تولد امکانات بیشماری برای آموختن دارد. بنابر این او تنها یک کاغذ ساده و سفید نیست، بلکه کتاب قطوری است که آماده آن است اطلاعات زیادی بر روی صفحات سفید آن نوشته شود.

مغز یک نوزاد تازه متولد شده چهار برابر بزرگتر از مغز یک انسان بالغ است و در طول دو سال وزن مغز کودک به اندازه سه چهارم وزن مغز یک انسان بالغ می شود. رشد فکری کودک نیز همین سرعت را دنبال می کند. محققان عقیده دارند که رشد فکری کودک در چهار سال نخست زندگی اش به اندازه سیزده سال بقیه عمرش است و برخی دیگر عقیده دارند که مفاهیمی که کودکان پیش از پنج سالگی می آموزند، جزو مشکل ترین مطالب می باشد، مفاهیمی مثل راست و چپ، بالا و پایین، خالی و پر و قد و وزن که درک آنها برایمان آسان است، برای یک کودک بسیار مشکل است و علاوه بر این مفاهیم، کودک ناچار است که چیزهای بسیاری بیاموزد. حتی عناصر زبانی نیز باید در ذهن و فکر کودک پرورش یابد.

برای بعضی ها زبان «سخت ترین کار فکری است که از یک موجود بشری انتظار می رود که آن را به کار ببرد.» اگر شما هم هنگام یادگیری یک زبان خارجی با مشکل روبه رو شده باشید، حتماً با این سخن موافق خواهید بود و تازه شما این فرصت و امتیاز را داشته اید که از قبل یک زبان را بیاموزید، در حالی که برای یک نوزاد چنین امکانی وجود نداشته است. با این حال کودکانی که در یک خانواده دو زبانه زندگی می کنند، پیش از رفتن به دبستان می توانند دو زبان را به طور ناقص و دست و پا شکسته صحبت کنند.

از همین الآن شروع کنید

مادر یا پدری که به این مسأله واقف باشد که کودکش عطش زیادی برای آموختن دارد، انسان های عاقل و فهمیده ای هستند. نوزادان و خردسالان خیلی خوب همه چیز را می بینند. آنها سراپا چشم و گوش هستند. چه والدینشان متوجه این موضوع شوند چه نشوند، ذهن کودک در حال جمع آوری اطلاعات و دسته بندی و کامل کردن و نتیجه گیری کردن آنها می باشد و اگر والدین دقت نکنند، دیری نمی گذرد که کودک خردسالشان یاد می گیرد چطور با نقش بازی کردن والدینشان را وادار به انجام خواسته های خود کنند. البته نخستین درس هایی که والدین به کودکانشان می آموزند، درس عشق و محبت همراه با پاکی و صفای درون است.
با این حال لازم است که درباره یادگیری کودکشان کمی سخت گیر باشند. به عنوان مثال براین مسأله تأکید داشته باشند که کودک کلمه ای را درست ادا و تلفظ کند، یعنی به جای کلمه «بابا» نگوید «آبا». کودکی که تازه زبان باز کرده است، شما را با پرسش های خود بمباران می کند: «چرا باران می آید؟»، «من از کجا آمده ام؟»، «چه کار می کنی؟» و غیره... این سؤالات از جمله بهترین ابزاری هستند که کودک برای یادگیری مورد استفاده قرار می دهد. اگر آنها را به سؤال پرسیدن تشویق نکنیم، در حقیقت جلوی رشد فکری آنها را گرفته ایم.
سعی کنید که به کودکانتان پاسخ های ساده و مختصر بدهید. مثلاً وقتی او می پرسد که چرا باران می آید، او انتظار ندارد که یک شرح بلند بالا و طولانی به او ارائه بدهیم. مطمئناً او به پاسخ کوتاهی مثل این راضی خواهد شد:
«ابرهایی که به وسیله آب سنگین شده اند، آبشان به زمین می افتند.» ذهن کودک مدت زمان اندکی می تواند بر روی مسأله ای تمرکز کند و درست مثل زمانی که به کودکتان فقط شیر می دهید، چون بدنش نمی تواند غذاهای جامد را هضم کند، به همین دلیل باید به کودکتان پاسخ های ساده و قابل درک بدهید.با بزرگتر شدن نوزاد آموزش او را وسیع تر کنید، مثلاً به او خواندن را بیاموزید. برای این کار بهتر است که او را روی زانوی خود بنشانید و کتاب را جلوی او بگیرید و با صدای آرام شروع به خواندن کنید.
به این ترتیب کودک احساس امنیت و لذت می کند و مطالعه برایش به صورت یک کار و سرگرمی جالب در می آید و کتاب را به چشم یک اسباب بازی نگاه می کند و سپس کم کم آموزش حروف الفبا را آغاز کنید. البته این کار را به صورت یک بازی درآورید و بعد ساختن کلمات و جملات کوتاه را به او یاد دهید. سعی کنید که این آموزش ها همراه با تفریح و سرگرمی باشد.

یک زن و مرد به همین روش توانسته بودند که خواندن را به پسر سه ساله شان بیاموزند. به این ترتیب که با انگشت به کلمات مورد نظر اشاره می کردند و آن را می خواندند و سپس در بعضی جاها مکث می کردند و از کودک می خواستند که او کلمه را تلفظ کند. بعد از مدتی کودک خواندن کلمات زیادی را فرا گرفت، بطوری که در سن چهارسالگی می توانست متن های ساده را بخواند. نوشتن را همراه خواندن به کودک یاد بدهید، برای این کار از حروف الفبا شروع کنید تا به کلمات برسید. کودکی که تشنه آموختن باشد، خیلی زود یاد می گیرد اسمش را بنویسد.

کودکان با یکدیگر فرق دارند و هر کودکی شخصیت منحصر به فردی دارد، باید به او فرصت بدهیم که براساس توانایی ها و مواهب فطری خود رشد و پرورش یابد. اگر بخواهید به کودکی که توانایی یادگیری او پایین است، کلمات و درس های سختی آموزش دهید، پس از مدتی کودک از یادگیری دلسرد می شود. سعی نکنید کودکتان را در قالبی جای بدهید که از پیش آماده کرده اید. اما نباید از آموزش او کاملاً غافل شوید، با اصلاح اشتباهات و خطاهای کودکتان به او کمک کنید که از استعدادهای خود بهترین بهره را بگیرد.

اگر پدر و مادر به کودکشان بگویند که برتر و یا پایین تر از دیگران است، حس خودخواهی و رقابت را در او بیدار کرده اند. اگر چه کودکان از همان سال های اول زندگی شان نشانه هایی از خودخواهی و خودپسندی شان را بروز می دهند، اما مفهوم عباراتی مثل برتری نژادی، طبقاتی و یا میل به زیاده خواهی را نمی دانند. بنابر این از مقایسه کردن یک کودک با کودک دیگر به شدت پرهیز کنید.
اگر به کودکتان یاد بدهید که نقاط مثبت و توانایی ها و استعدادهای خود را افزایش دهد، او هیچ وقت به حال دیگران غبطه نمی خورد و نسبت به موفقیت و توانایی های افراد دیگر حسادت نمی کند و برعکس اگر به کودکتان بقبولانید که از کودک دیگر برتر و بهتر است، حس غرور را در او تقویت کرده اید و باعث شده اید که دوستانش را به چشم حقارت ببیند. پدر و مادر باید کودکشان را دوست داشته باشند و او را همانطوری که هست بپذیرند و هرگز او را با کودکان دیگر مقایسه نکنند. تنوع و گوناگونی بسیار چیز خوبی است. همانطور که در یک ارکستر ابزارهای موسیقی متفاوت باعث نواختن یک آهنگ زیبا و دلنشین می شوند، وجود شخصیت های متفاوت در یک خانواده محیط آنجا را زیباتر و جالب تر خواهد کرد.زمینه و امکانات رشد فرزندتان را فراهم سازید.

در هر لحظه و ثانیه ای که فرصت دارید، کودکتان را آموزش بدهید. معمولاً صبح ها به خاطر اینکه اعضای خانواده به سر کار و یا به مدرسه و دانشگاه می روند، فرصت کمی برای صحبت سر میز صبحانه وجود دارد و معمولاً اعضای خانواده با عجله صبحانه می خورند تا دیر نکنند.
بنابراین شب ها برای کودکان و نوزادان بهترین زمان است، چرا که والدین و خواهر و برادرهای بزرگترشان توجه خاصی به آنها می کنند. بیشتر کودکان دوست دارند قبل از خواب برایشان قصه بگویند، که وسیله خوبی برای آموزش دادن به کودکان است. آنها نیز به اتفاقات و پیشامدهایی که در زندگی واقعی برای شما اتفاق افتاده است علاقه دارند و شما می توانید بهترین درس های زندگی را در خلال این خاطرات به کودکانتان بدهید.
شاید تکرار کردن یک داستان و یا یک خاطره کار سختی باشد، اما کودکان عاشق این هستند که بارها و بارها یک قصه را برایشان تعریف کنید. شما خیلی زود متوجه می شوید همین زمانی که شب ها برای کودکتان قصه می گویید، بهترین فرصت برای ایجاد یک رابطه صمیمی بین خود و فرزندتان است.به روش های مختلف می توانید به آموزش کودکتان بپردازید. این آموزش می تواند به شکل یک بازی باشد.

به مرور زمان کودک می آموزد که افکارش را بیان کند، نقاشی کند، برخی از کارها را انجام دهد و حتی موسیقی بنوازد. کودک به تشویق و توجه شما نیاز دارد. وقتی کودک کاری انجام می دهد، مثلاً نقاشی می کشد و یا یک اسباب بازی سر هم می کند، او را تشویق کنید. با این کار کودک بسیار خوشحال می شود و علاقه اش به ادامه کار دو برابر می شود. و اگر شما کودک را سرزنش کنید و عیب هایش را خیلی تند به او گوشزد کنید، او خیلی زود ناراحت و دلسرد می شود.
شما می توانید درباره کارهایش نظر بدهید و برای بهتر شدن کارش او را راهنمایی کنید، اما هیچ وقت به او نگویید که کارش کاملاً بی ارزش است. مثلاً به جای اینکه خودتان برایش نقاشی بکشید، روی کاغذ دیگر به او نشان بدهید که چطور می تواند کارش را بهتر کند. فراموش نکنید اگر به شدت آنها را مورد انتقاد قرار دهید، شوق آموختن را در آنها خاموش کرده اید. یک کودک به تشویق نیاز دارد، بخصوص هنگامی که اولین گام ها را برای یادگیری برمی دارد. اگر کودکتان کارش را درست انجام نداد، او را تشویق کنید که کارش را دوباره انجام دهد.

چگونه به سئوالات کودک پاسخ دهید

شما به سئوالات کودکتان پاسخ می دهید و او را تشویق می کنید که با شما رابطه برقرار کند. اما روزی می رسد که کودکتان یکدفعه از شما درباره مسائل جنسی سئوالاتی می پرسد. آیا به او پاسخ های درست می دهید و یا به او دروغ می گویید، مثلاً به او می گویید برادر و خواهر کوچک ترش را از بیمارستان آورده اید؟ آیا به کودکتان در این باره اطلاعات درستی می دهید و یا می گذارید خود کودک اطلاعاتی از دوستان بزرگتر از خودش به دست آورد؟

در واقع برخلاف آنچه که بیشتر والدین فکر می کنند، توضیح مسائل جنسی به کودک کار زیاد سختی نیست. یک کودک خیلی زود اعضای بدنش را می شناسد، مثلاً یاد می گیرد که این دست، پا، شکم، بینی و ... است. وقتی که کودک درباره اعضای جنسی خود سئوالاتی می پرسد و یا به آنها اشاراتی می کند، نباید آنها را از این کار منع کنیم و با اخم موضوع صحبت را عوض کنیم. شاید والدین از این می ترسند که وقتی کودک شروع می کند درباره مسائل جنسی صحبت کردن، ناگزیر باشد که مسائل جنسی را کاملاً برای فرزندشان شرح دهند. اما در واقع کودک کم کم و در مراحل مختلف رشدش این سئوالات را می پرسد. کافی است که کلمات و عبارات ساده ای را انتخاب کنیم و پرسش او را به طور صحیح اما کوتاه و مختصر پاسخ دهیم.

به عنوان مثال یک روز کودکتان از شما می پرسد: «بچه ها از کجا می آیند؟» شما می توانید به او بگویید: «آنها داخل شکم مامانشان رشد می کنند و بزرگ می شوند.» دیگر لازم نیست که چیزی به این توضیح اضافه کنید. و مدتی بعد ممکن است کودکتان از شما سئوال کند: «چطور یک بچه از شکم مامانش بیرون می آید؟» بهترین پاسخی که می توانید به او بدهید این است: «یک دریچه مخصوصی برای این کار وجود دارد.»

کمی بعد کودک بدون شک سئوال دیگری را مطرح می کند: «بچه چطور بوجود می آید؟» و شما در جواب به او بگویید: «وقتی یک مامان و بابا بخواهند یک بچه داشته باشند، یک دانه بذر از پدر با یک تخم در شکم مادر یکی می شوند، و از این دانه بذر بچه بوجود می آید، درست مثل بذر یک گیاه و یا گلی که بر روی درخت رشد می کند و بزرگ می شود.» به این ترتیب در هر مرحله پاسخ مناسبی به کودک داده می شود و حس کنجکاوی او ارضا می شود.

با بکارگیری این روش بدون آنکه به کودکتان دروغ گفته باشید، به کودکتان آموزش داده اید.بهتر است که کودکان از طریق پدر و مادرشان با مسائل جنسی آشنا شوند تا به صورت نادرستی اطلاعاتی از دوستان و یا تصاویر کتاب ها و یا دیدن فیلم ها کسب کند.


انتقال مهم ترین درس های زندگی به کودکان


کودکان در بازی هایشان از بزرگ ترها تقلید می کنند و ادای آنها را در می آورند. و از آنجا که کودکان از اطرافیان خود تقلید می کنند، رفتار پدر و مادر در یادگیری کودکان بسیار مهم است. کودک شما به محض تولد شروع به آموختن می کند، نه تنها از حرف هایتان بلکه از رفتارهایتان نکات بسیار زیادی یاد می گیرد. او نحوه رفتار والدین را با یکدیگر و با دیگر افراد خانواده و فامیل می بیند.
درس هایی که او از رفتار و کردار شما می آموزد بسیار حیاتی تر از آموختن مهارت هایی مثل راه رفتن، حساب کردن و خواندن است. این نکات پایه اصلی شناخت و آگاهی او برای رسیدن به خوشبختی است. شما نمونه و سرمشق خوبی برای کودکتان هستید تا او بتواند در بزرگسالی به نحو شایسته رفتار کند.

اگر شما آدمی هستید که عادت کرده اید با داد و فریاد منظورتان را برسانید و در محیط خانه شما دائم جر و بحث وجود دارد، این رفتارها در کودک تأثیر بسیار بدی خواهد گذاشت و او را شخصی عصبی و پرخاشگر بار می آورد. و اما اگر شما در زندگی رفتار خوبی با دیگران داشته باشید، کودک شما از رفتارتان تقلید خواهد کرد. بنابراین اگر می خواهید فرزندتان بهترین اخلاق و کردار را داشته باشد، در زندگی همانطور رفتار کنید.

والدین نباید دو نوع اصول را دنبال کنند، اصولی که به کودکشان می آموزند و اصولی که خود به آن عمل می کنند. چطور می توانید به کودک بگویید که دروغ نگوید، حال آنکه خودتان دائم دروغ می گویید؟ اگر پدر و مادر به یکدیگر احترام نگذارند، چطور انتظار دارند که کودکانشان ادب و احترام را رعایت کنند؟ و یا وقتی که پدر یا مادر نسبت به فرزندانشان احساس تعهد و مسئولیت نمی کنند، نباید از فرزند خود بخواهند که به قول و پیمان های خود عمل کند.
وقتی پدر و مادر دائم تکرار می کنند که همیشه حق با آنهاست، کودکشان فکر می کنند که رفتار پدر و مادرش به بهترین نحو است و آنها اصلاً اشتباه نمی کنند.کودکان خیلی زود عشق و محبت دیگران را درک می کنند. و با دیدن کوچکترین نشانه ای از محبت از طرف دیگران خیلی راحت به این احساسات محبت آمیز پاسخ می گویند.
والدین می توانند کودکشان را غرق در اسباب بازی بکنند، اما هیچ وقت نمی توانند عشق و محبت را با پول بخرند. عشق و محبت از دل بر می خیزد نه از کیف پول. کادو و هدیه به تنهایی نمی تواند جای عشق و محبت را بگیرد. پس به جای خریدن هدیه و اسباب بازی های رنگارنگ با کودکتان وقت بگذارید و با او بازی کنید.

کودکان با دریافت محبت و توجه، عشق و محبت را به دیگران هدیه می دهند. آنها را تشویق کنید که به دیگران کمک کنند و شادی هایشان را با دیگران قسمت کنند. به آنها بیاموزید که والدین، دوستان و دیگران را در خوشبختی هایشان شریک کنند.


ارزش های زندگی را به کودکانتان بیاموزید


امروزه بیشتر والدین چیزی از ارزش های واقعی زندگی نمی دانند، و کودکان بی آنکه هرگز این ارزش ها را بشناسند بزرگ می شوند. برخی از والدین عقیده دارند که خودشان حق شکل دادن به شخصیت کودکشان را دارند. اما اگر خودشان این کار را نکنند، کودکان دیگر، همسایه ها و فیلم های تلویزیونی این کار را برایشان انجام می دهند.
مسائل بی شماری والدین را می ترساند: فاصله بین نسل ها، سرکشی جوانان، مواد مخدر، بی بند و باری جنسی و زیرپا گذاشتن اخلاقیات. اما واقعیت این است که شخصیت یک کودک خیلی پیش از برخورد با این مسائل شکل گرفته است.در یک مجله علمی چنین نوشته شده است: «شخصیت یک فرد خیلی پیش از زمان مدرسه رفتن شکل می گیرد و در او تثبیت می شود. به همین خاطر کودکان پیش دبستانی حساس هستند و خیلی زود تحت تأثیر رفتار و حرکات دیگران قرار می گیرند و آمادگی یادگیری هر رفتار و کرداری را دارند. و این رفتارها تا مدت زمان زیادی در آنها تثبیت می شود.»

خردسالان باید اصول اولیه زیادی بیاموزند، مهمترین اصل عبارت است از: شناخت خوب از بد. اگر والدین در شناخت حقیقت و درستی و خوبی های زندگی به کودکان دیر اقدام کنند، کودک را در مقابل اشتباه و بدی بدون دفاع تنها گذاشته اند. بنابراین سال های پیش از دبستان بهترین زمان برای آموختن درس های زندگی به کودک است. به این نکته توجه داشته باشید که اگر در این کار تأخیر کنید، جبران آن در سال های بعد بسیار سخت خواهد بود.
به کودکانتان خوبی ها و ارزش های زندگی را بشناسانید. در این جهان هیچ چیز ثابت و همیشگی نیست. والدین باید بدانند که وضعیت زندگی آنها همیشه به یک منوال نیست و مشکلات و سختی هایی در زندگی انتظار فرزندانشان را می کشد، پس چه بهتر کودکشان را برای روزهای سختی آماده کنند و اصول مهم زندگی را به آنها بیاموزند.

ا

کودکى , رمز بزرگى حاتم طایى


وقـتـى که حاتم طایى از دنیا رفت , برادرش خواست جاى او رابگیرد.
حاتم مکانى ساخته بود که هفتاد در داشت .
هر کس از هر درى که مى خواست وارد مى شد و از او چیزى طلب مى کرد و حاتم بـه اوعـطـامى کرد.
برادرش خواست در آن مکان بنشیند و حاتم بخشى کند.
مادرش گفت : تو نمى توانى جاى برادرت را بگیرى , بیهوده خود رابه زحمت مینداز.
برادر حاتم توجه نکرد.
مادرش براى اثبات حرفش ,لباس کهنه اى پوشید و به طور ناشناس نزد پسرش آمد و چیزى خواست .
وقتى گـرفـت از در دیـگـرى رجوع کرد و باز چیزى خواست .
برادر حاتم با اکراه به او چیزى داد.
چون مادرش این بار از در سوم بازآمد و چیزى طلب کرد, برادر حاتم با عصبانیت و فریاد گفت :تودوبار گرفتى و باز هم مى خواهى ؟! عجب گداى پررویى هستى ! مـادرش چـهـره خـود را آشکار کرد و گفت : نگفتم تو لایق این کارنیستى .
یک روز هفتاد بار از بـرادرت به همین شکل چیزى خواستم .
اوهیچ بار مرا رد نکرد.
من فرق تو را با او وقتى دانستم که شیرمى خوردى .
تو یک پستان در دهان مى گرفتى و دست دیگر را روى پستان دیگر مى گذاشتى تـا دیـگـرى از آن نـخـورد, امـا او بـا دیـدن طـفـلـى دیـگـر, پستان را رها مى کرد و در اختیار او مى گذاشت .


امداد و نجات

امداد و نجات و کمک های اولیه
معاینه علائم حیاتی( نشانه های زندگی)
امدادگران می بایست مهارت کافی در کنترل علائم حیاتی داشته باشند.

علائم حیاتی شامل موارد روبرو می باشد:نبض ـ فشار خون ـ تعداد تنفس ـ درجه حرارت بدن .

بیاد داشته باشید که در حین انتقال مصدوم به مراکز درمانی هر ۵ دقیقه علائم حیاتی را کنترل نمایید.

نبض:

ابتدا با نوک دو انگشت بزرگ و نشانه نقطه لمس نبض را که محل شریان از روی استخوان یا جسم سخت می باشد پیدا کنیدمانند نقطه لمس نبض رادیال که در قسمت داخلی مچ دست ( پایین انگشت شصت ) و روی استخوان رادیوس قرار دارد و یا نقطه نبض کاروتید که در روی گردن و یا شیار کنار عضله scm در فرورفتگی کنار سیب ادم می باشد. سپس این دو انگشت را به ارامی بر روی این مکانها بگذارید. هر دو شریان کاروتید را هم زمان لمس نکنید و فشار زیادی بر روی این شریان وارد ننمائید زیرا در ریتم ضربان قلبی اختلال ایجاد می کند.با انگشت شصت نبض را لمس نکنید زیرا خود شصت نبض قابل لمس دارد. در بزرگسالان رایجترین محل برای لمس نبض شریان رادیال بوده و مطمئن ترین محل شریان کاروتید می باشد.

حدود نبض طبیعی در حالت استراحت:

نوزاد شیر خوار ( صفر تا پنج ماه ) ۱۲۰ـ۱۸۰

شیر خوار (۱۱ـ ۱۶) ۱۰۵ـ۱۶۵

شیر خوار ( ۱ ـ۲ ساله) ۹۰ ـ۱۵۰

کودک (۳ـ۴ ساله ) ۸۰ ـ۱۴۰

کودک ( ۵ ـ۷ ) ۸۰ـ۱۲۰

کودک (۸ـ۱۱ ) ۷۰ـ۱۱۰

فرد بالغ( بیش از ۱۲ سال) ۶۰ـ۱۰۰

طبقه بندی ضربان نبض در بالغین:

غیر لبیعی (ارام و یا پایین تر از طبیعی) مساوی یا کمتر از ۶۰

طبیعی در مردان و زنان بالغ ۶۰ـ۸۰

طبیعی ولی کمی افزایش یافته ۸۰ـ۱۰۰

غیر طبیعی تند ۱۰۰ـ۱۲۰

غیر طبیعی سریع ۱۲۰ـ۱۴۰

غیر طبیعی (فوق العاده سریعو به سختی قابل شمارش) مساوی یا بیش از ۱۴۰

فشار خون:

فشار خون یکی از اصلی ترین معیار ها برای تشریح وضیعت خونرسانی و عملکرد قلب می باشد. فشارخون عبارتست از فشاری که لز طرف جدار بطن چپ به خون وارد می شود و این جریان شتاب یافته خون بر دیواره رگها(فشار) وارد می کند( طبق تعریف پاسکال فشار به نیروی وارده بر واحد سطح گویند و میزان فشار در امتداد یک سطح یکسان می باشد).

کاهش فشار خون می تواند به یکی از دلایل زیر باشد:

1.
از دست رفتن حجم خون یا مایعات بدن
2.
کاهش توانائی بدن در انقباض عروق
3.
اختلا در انقباضات قلبی

فشار خون از دو جز اساسی تشکیل میشود:۱ـ فشار خون سیستولیک ۲ـ فشار خون دیاستولیک

فشار خون سیستولیک به حد اکثر فشار ایجاد شده از طرف قلب گویند که بر دیواره ائورت وارد می اید و چون گرفتن فشار ائورت دشوار بوده و فشار در امتداد یک سطح یکسان است لذا فشار را در سطح ائورت و در ناحیه بازو اندازه گیری می کنند.

فشار خون دیاستولیکبه حداقل فشار ایجاد شده از طرف قلب به دیواره ائورت گویند که در زمان استراحت قلب یا در مرحله دیاستول ایجاد می شود. فشار سیستولیک حد اکثر فشار وارده بر عروق و فشار دیاستولیک حداقل فشار محسوب شده و به صورت کسر بیان می گردند( مثلا" ۱۲۰ روی ۷۵ میلی متر جیوه).

برای گرفتن فشار خون به دو وسله احتیاج است:

1.
دستگاه فشار خون (sphygomanometer) که از کاف( cuff قسمتی است که بر روی بازو بسته می شود) ستون درجه و تلمبه و لوله های رابط تشکیل میشود
2.
گوشی پزشکی(stethoscope) که از ( بل ) و دیافراگم (بخش گیرنده اصوات) لوله های رابط و گوشی درست شده است.

روش اندازه گیری فشار خون:

در ابتدا باید دستکاه را در قلب و در وسط بازو ببندید سعی نمایید لبه پایینی کاف دو سانتی متر با چین ارنج فاصله داشته باشد و کاف نه خیلی محکم و نه خیلی شل بسته شود. سپس در قسمت داخلی ارنج با دو انگشت به دنبال شریان بازویی بگردید و بل یا دیافراگم گوشی را در نقطه لمس نبض قرار دهید.بعد پیچ تلمبه را ببندید و کاف را تا ۱۵۰یا ۲۰۰ میلی متر جیوه باد کنید.به ارامی باد را خالی کرده و منتظر اولین صدا باشید.اولین خونی که از شریان بسته شده وارد رگ می گردد به صئرت گرد ابی به دیواره های جانبی شریات برخورد کرده و صدا ایجاد می کند. عدد نمایش داده شده همزمان این صدا را روی ستون درجه یا مانومتر پیدا کنید.این فشار را فشار خون سیستولیک یا ماگزیمم گویند. بتدریج تخلیه باد ادامه دهید و در نقطه ای صدای شنیده شده قطع می شود فشار دیاستولیک را ثبت نمائید. جهت اندازه گیری دقیق فشار خون سیستولیک می تواتید از لمس شریان رادیال نیز استفاده کنید.

حدود طبیعی فشار خون:

بزرگسالان ۹۰ـ۱۴۰میلی متر جیوه ( سیستولیک )

کودکان ( بین تا ۸ سال ) ۶۰ـ۹۰ میلی متر جیوه ( دیاستولیک )

شیر خواران( از زمان تولد تا یک سالگی ) دو برابر سن به علاوه ۸۰

تعداد تنفس:

در هنگام ارزیابی اولیه بخش اصلی موضوع بر این استوتر است که ایا بیمار نفس می کشد؟ (وجود تنفس) حال انکه در لرزیابی ثانویه تعداد تنفس اهمیت دارد. لذا تنفس ها را در یک دقیقه بشمارید. شمارش تنفس کودکان حتما" باید در یک دقیقه صورت گیرد. بهترین مکان ها برای شمارش تعداد تنفس به ویژه در کودکان منطقه بین شکم و قفسه سینه ( در زیر لبه دندهای ) است اما از طریق مجاری تنفسی بالا و پایین رفتن شکم یا قفسه سینه نیز می توانید تنفس را بشمارید.

حدود طبیعی تعداد تنفس:

بزرگسالان( بالای ۱۲ سال ) ۱۲ تا ۲۰

کودکان (بین یکماه تا ۱۲ سال ) ۱۵ تا ۳۰

نوزادان (بین زمان تولد تا یک ماه ) ۲۵ تا ۵۰

هنگامی که میزان تنفس را تعیین کردید صداهای تنفسی را بشنوید موارد زیر غیر طبیعی است:

1. خس خس کردن و یا با صدا نفس کشیدن
2. صدای بلند مانند فریاد
3. صدای غلغل مانند
4. راه هوائی محدود شده است.
5. راه هوائی محدود باشد.
6. مایع در راه هوائی.

درجه حرارت بدن:

حرارت بدن ناشی از سوخت و ساز مواد غذایی در بدن بوده . کاهش یا افزایش ان نیز معیار مناسبی برای پی بردن به وضعیت متابوایسم( سوخت و ساز ) بدن می باشد. برای سنجش دمای بدن از دما سنج یا ترمو متر استفاده می شود که سه نوع ان بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد:

1. حرارت سنج جیوه ای دهانی
2. حرارت سنج جیوه ای مقعدی
3. حرارت سنج نواری

بیاد داشته باسید که درجه حرارت طبیعی بدن ۳۷.۷ تا ۳۶.۶ درجه سانتی گراد می باشد.

امیدوارم که خسته نشده باشید. تقدیم به همه انانی که ارامش خود را فدای اسایش دیگران می کنند.امیدوارم موفق باشید.

یا حق

ارزیابی ثانویه:

انجام یک ارزیابی منظم و جامع از کل بدن مصدوم را همراه با گرفتن شرح حال ارزیابی ثانویه گویند. نشانه(sympton)همان گفته هایی است که مصدوم درباره بیماری خود بیان می کند.(بعنوان مثال: حالت تهوع. درد پشت. عدم وجود لامسه در انتها ها).

علامت(sign) همان یافته هایی است که امداد گر در طی معاینه از مصدوم در می یابد.( به عنوان مثال: چهره رنگ پریده . نداشتن تنفس یا پئست سرد).

ارزیابی ثانویه جهت پیدا کردن عواملی که به عنوان تهدید کننده فوری حیات مطرح نمی باشند ولی ممکن است در صورت عدم رسیدگی به انها تبدیل گردند انجام می شود.( ۳ م )

*
م صاحبه و گرفتن شرح حال
*
م عاینه علائم حیاتی
*
م عاینه بالینی کامل ( از فرق سر تا نوک پا )

مصاحبه و گرفتن شرح حال:

ابتدا خود را به عنوان امداد گر دوره دیده به مصدوم و اطرافیان معرفی کنید و اعتماد مصدوم را برای انجام معاینه به دست اورید. شرح حال معمولا" با پرسش در مورد مشخصات مصدوم (نام ونام خانوادگی سن جنس ادرس) شروع کنید.چون قبل از ارائه کمکهای اولیه رضایت اطرافیان مصدوم نیز مطرح می باشد به همین دلیل نام و نام خانوادگی شاهدان حادثه را منظور نمایید سپس شکایت اصلی مصدوم هوشیار را سوال کنید. بدین منظور می توان از سوالات باز مانند: چه شده؟ یا مشکل شما چیست؟ استفاده نمایید.پس از پرسش به مصدوم وقت بدهید تا در این مورد صحبت کند و صحبت او را قطع نکنید مگر اینکه از مسیر مورد بحث خارج شود. بیشترین شکایات اصلی درد یا اختلال کارکرد اعضاء می باشد .

در مورد مصدومین بیهوش تنفس و ضربان قلب را تحت نظر بگیرید و در صورتی که لازم است تنفس مصنوعی و یا احیاء قلبی ریوی را اغاز نمایید.

بعد از پیدا کردن شکایت اصلی ـ اگر زمان اجازه دهد ـ دو روش به شما کمک می کند که مشکل مصدوم را مشخص کنید:

۱ـ گرفتن یک شرح حال به روش S-A-M-P-L-E

۲ـدر صورتی که درد از شکایات اصلی باشد به کار بردن روش P-A-I-N به عنوان راهی برای شرح دادن درد مصدوم.

(واژه SAMPLE به معنای نمونه و PAIN به معنای درد می باشد.)



روش گرفتن شرح حال به روش SAMPLE:

نشانه های بیمار SYMPTOMS

حساسیت ها و الرژی ها ALLRGIES

داروهای مصرف شده MEDICATIONS

بیماری های قبلی بیمار PREEXISTING ILLNESSES

اخرین غذای خورده شده LAST FOOD

حوادثی که قبل از جراحت روی داده اند EVENTS PRIOR TO THE INJUR

گرفتن شرح حال از بیماران دارای درد به روش PAIN:

مدت زمان درد PERIOD OF PAIN

مکان درد AREA

شدت درد INTENSITY

از بین رفتن درد ( چه چیزی درد را متوقف کرده؟) NULLIFY

لازم به یاد اوری است که این تنها برای بیمارانی است که درد دارند و به صورت اضافی به انجام می رسد.

در اینجا لازم می دانم از دوستانی که در بحث های قبلی با ارائه نظرات خویش مرا راهنمایی نمودند کمال تشکر را داشته و ارزوی سلامتی برایتان دارم.

به امید روزی که با امادگی امدادی از خسارات ناشی از حوادث بکاهیم. موفق باشید.

ارزیابی مصدوم 2

با سلام خدمت دوستان و عزیزان گرامی.

ارزیابی اولیه:

الف :ایجاد راه هوایی باز A=Airway

ب :بر قراری تنفس B=Breathing

ج :جریان خون مناسب C=Circulation

د :درمان خونریزی H=hemorrhage

ارزیابی اولیه اولین قدم بر خورذ با یک مصدوم نجات یافته به شمار می اید و هدف از ان کشف و تصحیح عوامل تهدید کننده حیات می باشد. از این اقدامات یافته های مهمی حاصل می شود اما نباید بیش از چند ثانیه وقت بگیرد.

عوامل تهدید کننده حیات:

به عوملی می گویند که در عرض چند لحظه زندگی فرد با مخاطرات اساسی روبرو کرده و در صورت عدم اصلاح بلافاصله به مرگ می انجامد مانند بسته شدن راه هوایی. پارگی شریانهای بزرگ. برق گرفتگی. ایست ضربان قلب و.....

ایجاد راه هوایی باز

پرسش: ایا راه هوایی باز است؟

اگر مصدوم صحبت می کند و یا اگاهی دارد راه هوایی او باز است.اگر راه هوایی او باز نبود اقدام به باز کردن راه هوایی می کنیم.

بر قراری تنفس

پرسش: ایا مصدوم نفس می کشد؟

مصدوم های هوشیار و اگاه تنفس دارند اگر چه ممکن استاین تنفس همراه با سختی و صداهای تنفسی غیر معمول باشد. اگر مصدوم هوشیار نبود راه هوایی را باز کنید و با دقت بن قفسه او نگاه کنید صدای تنفس او را بشنوید و بیرون امدن هوا را از دهان و بینی مصدوم احساس کنید. در صورتی که مصدوم تنفس نداشت دادن تنفس مصنوعی را اغاز نمایید.

جریان خون مناسب

پرسش:ایا قلب مصدوم طپش دارد؟

با لمس ضربان قلب در کنار گردن(نبض کاروتید) از وجود ضربان قلب اطمینن حاصل کنید. در صورتی که قلب مصدوم ضربان نداشت انجام ماساژ قلبی را اغاز نمایید.

درمان خونریزی

پرسش: ایا مصدوم خونریزی شدید دارد؟

مصدوم را از نظر خونریزی بررشی کنید.اگر نمی توانستید لباسهای مصدوم را از بدنش خارج نمایید به عنوان نشانه خ.نریزی لباس اغشته به خون را کنترل کنید.

یک ارزیابی اولیه کامل داشته باشید و کلیه تهدید کننده حیات را بررسی کنید.

امیدوارم که خسته نشده باشید تا درود دیگر بدرود.


برگزاری مانور فرضی زلزله در تهران

مانور فرضی زلزله امروز ۳۰/۹/۸۴ راس ساعت ۸.۳۰ صبح با مشارکت استان های معین برگزار شد.که به دنبال این مانور تیم های اضطرار مازندران شامل جستجو و نجات، اواربرداری، جاده، سگهای تجسس( انست)،اسکان، تریاژ و پشتیبانی به اجرای عملیات پرداختند.
+ نوشته شده در چهارشنبه 30 آذر1384ساعت 6:40 بعد از ظهر توسط مصطفی مظلوم | یک نظر
ارزیابی مصدوم

با سلام خدمت دوستان و عذر خواهی به خاطر اینکه مدتی نبودم.

در این قسمت می خواهم در مورد ارز یابی مصدوم با شما صحبت کنم.

فرد مصدوم یا بیمار را انتقال ندهید مگر زمانی که حادثه و مصدوم را ارزیابی کرده وکمکهای اولیه را انجام داده باشید.تنها مورد استثنا این حالت زمانی است که مصدوم در صحنه در معرض خطرات حادی باشد و شرایط منطقه بسیار نا امن بوده و امکان دسترسی به خدمات اورژانس پزشکی در زمانی کوتاه میسر باشد.امداد گر در تمام مراحل انجام ارزیابی مصدوم باید کاملا" دقت داشته باشد که به هیچ عنوان مصدوم رابیشتر از حدی که لازم است جابجا نکند و از هر گونه انتقال غیر ضروری و یا جابجا کردن نا درست باید اجتناب شود زیرا ممکن است که شکستگیهای غیر واضح و یا صدمات نخاعی تشدید شود.

قبل از ارزیابی مصدوم امداد گر باید به سه نکته زیر توجه نماید:

۱ـگفته های شاهدان در مورد نحوه وقوع سانحه

۲ـمشاهده وضعیت مصدوم

۳ـگفته های مصدوم

انجام ارزیابی پیش از کمکهای اولیه ضروری است زیرا بدون تشخیص نمی توان به درمان پرداخت و تشخیص غلط نیز اقدامات نا مناسب را به همراه دارد.اما شناخت اینکه در صحنه چه اقدامی صحیح و جه اقدامی نادرست است مستلزم گذرانیدن دوره های اموزشی خاص امداد گر و کسب تجربه می باشد.

نکته:

قبل از اغاز ارزیابی مصدوم باید به نکات زیر دقت نمود:

*
ابتدا باید خود را به عنوان امداد گر دوره دیده معرفی کرده سپس جهت ارزیابی مصدومین هوشیار از او برای انجام کمکهای اولیه کسب اجازه نمایید.
*
جهت ارزیابی مصدومین هوشیاری که مانع از انجام کمک های اولیه ضروری می شوند باید ضمن تشریح مشکلات و پیامد های عارضه اقدام به جلب رضایت از بستگان یا اطرافیان او نمود و در کنار مصدوم ماند.
*
در هر صورت قبل از ارزیابی مصدوم هوشیار بدست اوردن اعتماد و اطمینان مصدوم یا بستگان او لازم است.
*
برای ارزیابی مصدومین بیهوش اتلاف وقت جهت کسب اجازه یا رضایت ضروری نیست.
*
هدف از ارزیابی مشخص کردن مشکلات مصدوم و تعیین مشکلاتی است که نیازمند ارائه کمکهای اولیه می باشد.
*
یکی دیگر از اهداف ارزیابی مصدوم گرفتن اطلاعاتی در رابطه با مصدوم می باشد که ممکن است بعدا" مورد استفاده سرویسهای پزشکی و اورژانس قرار گیرد.
*
اضطراب و دستپاچگی دشمن ارزیابی صحیح بوده و با افزایش مهارتها می توانید کارایی خود را افزایش دهید.

ارزیابی مصدوم یا بیماری که از نظر مسائل پزشکی داخلی مشکل دارد به دو قسمت تقسیم می شود:

۱ـ ارزیابی اولیه

۲ـ ارزیابی ثانویه

خوب دوستان عزیز امیدوارم که خسته نشده باشید ادامه هین بحث را در اینده نزدیک دنبال خواهیم کرد.موفق پیروز و سر بلند باشید.
+ نوشته شده در شنبه 21 آبان1384ساعت 12:53 بعد از ظهر توسط مصطفی مظلوم | 5 نظر
سلام دوستان

این مدت سرم شلوغ بود نتونستم کارم رو ادامه بدم . به امید اینکه که به زودی کارم رو ادامه بدم.
+ نوشته شده در چهارشنبه 6 مهر1384ساعت 6:42 بعد از ظهر توسط مصطفی مظلوم | یک نظر
حفظ سلامتی فردی و مدیریت صحنه اسیب
سلام دوستان امیدوارم همیشه شاد باشید.

خود ایمنی و حفظ سلامتی فردی برای یک کمک رسان از اهمیت خاصی برخوردار بوده و بیان ضرورت ان از بدیهیات است. این امر از زمانی اغاز می شود که شما روانه منطقه اسیب می شود. قبل از حرکت نیز باید در وضعیت جسمانی ـ روانی باشید. پوشیدن لباس فرم دستکش و کلاه ایمنی برای معرفی امداد گر و پیشگیری از خطرات بهداشتی و محیطی ضرورت دادرد.بیاد داشته باشید که دانستن کمکهای اولیه در جریان سوانح و بلایا بخش کوچکی از نیازهای شما را به عنوان یک امداد گر براورده میکند.





مباحث قانونی و اخلاقی ویژه امداد گران

مباحث قانونی و اخلاقی
(ویژه امدادگران)

اهداف علمی و رفتاری، بعد از مطالعه این مبحث، به مطالب زیر دست خواهید یافت.

1-توصیف آئین نامه های محلی و سازمانی که امدادگران استفاده می کنند.

2-تعریف (عمل به وظیفه) هم چنانکه به یک امدادگر مربوط می شود.

3-توصیف استاندارد های مراقبت و هدف از مراقبت برای یک امدادگر.

4-توصیف و مقایسه انواع رضایتها: بیشتر

الف)رضایت صریح و روشن ب)رضایت ضمنی ج)رضایت برای افراد صغیر د)رضایت برای افرادی که بیماری روانی دارند.

5-توضیح اهداف خواسته های حیاتی و راهنمائی های پیشرفته.

6-توصیف اهمیت مفهوم های قانونی زیر:بیشتر

الف)ترک مصدوم ب)مرگ در صحنه حادثه ج)غفلت از وضعیت مصدوم د)اطلاعات محرمانه

7-توصیف وقایع قابل گزارش بیشتر

8-توصیف مراحل انجام شده درصحنه جنایت

9-توضیح دلایلی برای ارائه اسناد و مدارک



آئین نامه ها:

به عنوان یک امدادگر، شما در حیطه ای از آئین نامه های گوناگونی باید عمل کنید که شامل آئین نامه های محلی، سازمانی و کشوری می باشد.شما باید با این آئین نامه ها آنهائی هستندکه ناظرو کنترل کننده سما در انجام کار به عنوان یک امدادگر باشند.مثلاً شما ممکن است به گواهی نامه ای احتیاج داشته باشید که صلاحیت شما را به عنوان یک امدادگر تأیید نماید و یا در سازمان استانی و یا کشوری نام شما رسماً ثبت شده باشد. شما مسئول هستید که هر گونه گواهی نامه لازم و یا عضویت خود را در سازمانهای مربوط همواره به روز و معتبر، حفظ و تمدید نمائید.



عمل به وظیفه:

مسئولیت قانونی یک امدادگر جهت عملیات امداد و ارائه مراقبتهای اورژانسی را وظیفه کاری می گوید .اولین اصل قانونی، توجه به عمل به وظیفه است. به عنوان یک شهروند عادی که به صحنه تصادف انومبیل وارد می شوید، از لحاظ قانونی ملزم به توقف و ارائه مراقبتهای فوری از مصدوم نیستید. ولی در صورتی که به عنوان یک امدادگر در یک سازمان کار می کنید و به صحنه تصادف اعزام شدید، این یک مسئولیت و وظیفه کاری است. شما باید بیدرنگ در صحنه حادثه اقدام کنید و مراقبتهای فوری اورژانسی را با تجهیزات موجود در محدوده آموزشهایی که دیده اید انجام دهید، هر گونه نقص و ایرادی در عملیات امداد یا ارائه مراقبتهای فوری اورژانسی باعث می شود که شما و یا سازمان (و یا هر دو) در معرض مسائلی قانونی قرار بگیرد.



استانداردهای مراقبت:

روشی است که اشخاص طبق آن روش باید عمل کنند و یا باید مراقبت را ارائه دهند. در زمینه ارائه مراقبت به مصدومین تا چه حدی از شما انتظار می رود؟

به عنوان یک امدادگر، نمی توانید مسئول کلیه مطوح مراقبت باشید که از یک پزشک انتظار می رود، اما شما مشمول ارائه سطوحی از مراقبتها می باشید که شخصی با آموزشهای مشابه تحت شرایط یکسان انجام می دهد. به عنوان شخصی که در دوره های امدادگـــری آموزش دیده اید، انتظـار می رود که از دانش و مهارتهایی که آموخته اید، استفاده کنید.

شرایطی که در آن شما این مراقبتها را باید ارائه دهید، شاید براستانداردهای مراقبت نیز تاثیر داشته باشد. برای مثال، اگر در تاریکی و باران کار می کنید، شاید به خوبی کسی که در اتاق روشن کار می کنـد، قادر به انجام وظیفه نباشید. با پذیرفتن استانداردهای مراقبت باید با حداکثر توانایی خود اقدامات امدادی را انجام دهیم، آنگونه که یک فرد محتاط و منطقـــی با آموزشهای مشابه شما در این شرایط عمل می کند.

چارچوب و محدوده درمانی که شما به عنوان یک امدادگر در آن فعالیت می کنید، به صورت کامل در دوره های آموزشی برای شما تشریح می شود ولی در بعضی حالتها، پزشکان راهنما به وسیله رادیوی دو طرفه یا بیسیم، راهنمـــائی های خود را ارسال می کنند.



مسئولیتها و صلاحیت اخلاقی:

جامعه و سازمان شما با مسئولیتهای خاص اخلاقی به عنوان یک امدادگر به شما سپرده شده است، شما در زمینه تشکیل و پذیرش استانداردهای حرفه ای رفتاری مسئولیتهایی دارید. این کار مستلزم داشتن دانش و مهارتهای روز جهت ارائه مراقبتهای خوب به مصدومین می باشد.شما همچنین مسئول تجدید نظر در زمینه کارهائی که انجام داده اید و ارزیابی تکنیکهای مورد استفاده می باشد. باید زمان عملیات، فعالیت امدادگریتان را ارزیابی کنید و سعی کنید نتایج اقداماتتان را از طریق پزشکان راهنما و یا پرسنل بیمارستان، پیگیری کنید.

همیشه در جستجوی راههائی برای بهبود عملیات اجرائی خود باشید. تداوم کلاسهای آموزشی و تشکیل دوره های جدید جهت مطابق شدن شما با مسائل روز طراحی شده است. رفتار اخلاقی مستلزم داشتن صداقت است. گزارشاتی جهت انعکاس دقیق وضعیت موجود تهیه کنید. هرگز گزارشی را تغییر ندهید مگر اینکه قصد اصلاح غلطهای آن را داشته باشید. بخاطر داشته باشید که عملیاتی که شما در چند دقیقه اول عملیات اورژانسی انجام می دهید، ممکن است باعث مرگ و یا تداوم زندگی مصدوم شود. داشتن صلاحیت حرفه ای و اخلاقی، برای خودتان و مصدوم قابل ارزش است.

برداشتی از سایت: http://www.emdadgar.com
+ نوشته شده در جمعه 3 تیر1384ساعت 7:56 بعد از ظهر توسط مصطفی مظلوم | 3 نظر
اصول کمکهای اولیه وامداد 3
با سلام و ارزوی به روزی

* واکنش به استرسها:

امداد رسانی همواره با استرسهای شدیدی برای امدادگران مصدوم و اطرافیانش همراه می باشد. دیدن صحنه های مرگ و جراحات شدید یکی از خشن ترین صحنه هایی است که یک امداد گر تجربه می کند وممکن است تاثیرات زیادی در روان و رفتار های اطرافیانش بجای می گذارد لذا در هر تیم امداد و نجات حضور یک روانشناس ضرورت می یابد.

تاثیرات استرسها بر مصدومین زنده متنوع بوده و به شرح زیر طبقه بندی می شود :

۱ـمرحله انکار(نه من!):در اولین مرحله از واکنش های طبیعی به استرس مصدئم از پذیرش رخداد حادثه سر باز می زند و اظهاراتش تشان می دهد که اصولا" او معتقد به بروز سانحه نیست و خود سانحه را رد می کند.به یاد داشته باشید که این یک واکنش طبیعی به شمار می رود.

۲ـمرحله عصبانیت (چرا من؟):دومین مرحله از واکنشهای طبیعی به استرس بوده و ممکن است شما هدف عصبانیت مصدوم یا اطرافیان و بستگاش قرار گیرید.به دفاع نپردازید زیرا این خشم ناشی از شرایط محیطی بوده و به خاطر عملکرد شما نمی باشد.فراموش نکنید که می باست طاقت تحمل کردن این شرایط را داشته باشید در غیر این صورت نمی توانید به طور موثر کمکهای اولیه را ارائه نمایید و هرگز عصبانی نشوید. به یا داشته باشید که عصبانی شدن مصدوم یا اطرافیان در جریان استرسها واکنش طبیعی است.

۳ـ مرحله چانه زنی( باشد اما....):در سومین مرحله از واکنشهای طبیعی به استرس پذیرش مرگ خود یا اشنایان به کندی انجام می گیرد. اکر با فردی در این مرحلخ مواجه شدید ممکن است کمی در پذیرش شرایط مقاومت کند.

۴ـمرحله افسردگی (اه....):در مرحله فرد رفتار گوشه نشینانه نا امیدی و تمایل به خود کشی از خود نشان می دهد که همراه با از دست رفتن اشتهاء و میل زندگی است.

۵ـمرحله پذرش وقعیت ( باشد....):در اخرین مرحله از واکنشهای طبیعی به استرسها فرد به تدریج تمام واقیعت را درک می کند.

این مراحل در مرد مصدومینی که در یک حادثه گیر افتاده و امکان رها سازی انها وجود ندارد و در حال مرگ هستند به وضوح دیده می شود.

علائم استرس:

۱ـ افزایش تعداد تنفس و نبض امداد در بم

۲ـ افزایش فشار خون

۳ـ علائم گشادی عروق

۴ـ مردمکها گشاد

۵ـ عضلات سفت شده

۶ـ افزایش قند خون

۷ـ کاهش خون رسانی به لوله گوارش ( سوء هاضمه)

نحوه رسیدگی به فردی که عزیزی را از دست داده است:

در جریان مرگ عزیزان یا ابتلا به بیماری شدید و جراحلت احتمال بروز ناراحتی های زیر بیشتر است:

۱ ـ خشم وعصبانیت ۲ ـ افسردگی ۳ ـ درد اعضاء ۴ـ اضطراب ۵ ـ احساس گناه ۶ ـ ترس بی مورد ۷ ـ وابستگی ۸ـ ناهنجاریهای روانی ۹ـ شب ادراری

*
نحوه مکالمه با فرد داغدار:

نگویید: بگویید:

اجازه دهید.اوضاع بهتر می شود. خدا رحمت کند.

تو باید زندگی ات را ادامه دهی واقعا" پذیرش ان سخت و درد ناک است

شما می توانید همسر یا فرزند دیگری داشته باشید احساسات خود را با دیگران در میان بگذارید

تو تنها کسی نیستی که عزیزی را دست داده چند لحظه با درباره احساساتت صحبت کن

علیرغم نبود چند نفر زندگی ادامه می یابد اگر می خواهی گریه کنی ایرادی ندارد

می دانم چه رنجی می کشی همه از خدا هستند و به سوی او می روند

راهکارهای کاهش استرس:

۱ـ تغییر یا حذف غامل استرس ۲ـتغییر صفت منفی وحذف پر خاشگری

۳ـ تغییر ساعات کار واستراحت ۴ـتغییر روش واکنش به عوامل استرس

۵ـدرباره اموری که قادر به تغییرشان نیستید اصرار نکنید ۵ـ عادت کنید ارامش خود را حفظ کنید

۶ـ روابط اجتماعی خود را با همکارانتان در محیط کار قوت بخشید.


+ نوشته شده در پنجشنبه 2 تیر1384ساعت 4:14 بعد از ظهر توسط مصطفی مظلوم | 2 نظر
یک خاطره
سلام دوستان

امروز می خوام یک خاطره بد براتون تعریف کنم.

روز ۲ بهمن ۸۳ بود که با بچه های امداد در کوهستان برای امادگی امدادی و تمرین نجات در ارتفاع به یکی از قله هایی جاده هراز رفتیم.حدود ساعت ۱.۳۰ بعد از ظهر بود که کارمون تمام شد و به سمت امل راه افتادیم.

در راه بر گشت در منطقه پیچ شیطان دیدیم که شلوغ هست و تمام ماشین ها اونجا ایستادن که برای ما جای سوال داشت.یکی از بچه ها خواست بره بپرسه چه خبره که تمام مردم به سمت ماشین ما هجوم اوردن و می گفتن سریع برین پایین.

ما هم سریع دست به کار شدیم. ماجرا از این قرار بود که در اثر ریزش کوه وبر خورد با یک دستگاه اتوبوس منجر به سقوط اتوبوس به داخل دره شد.

ما حدودا" ۱۵ نفر بودیم که هر کس مشغول به کاری شد.گروهی مشغول تثبیت منطقه خطر و گروهی مسئول هماهنگی با دستگاههای امداد رسان و بقیه مشغول عملیات امداد و نجات شدند.

متاسفانه به عمق زیاد دره حدود ۱۵ نفر از ۴۰ مسافر اتوبوس در دم جان سپردند. و بقیه افراد توسط نیروهای امداد رسان به مراکز درمانی منتقل شدند. که حدود ۲ نفر در حین انتقال و در بیمارستان جان سپردند.

به امید اینکه با رعایت مسائل ایمنی از خسارات وارده بکاهیم.
+BLOGFA.COM


تبلیغات X