تحلیلی بر مقاله همراه با دانشمندان کوچک
در ابتدا باید بگویم که اولا نامی جالب بر این مقاله نامیده شده و کودکان در مرحله ابتدایی را به عنوان دانشمندانی در نظر گرفته که در همه چیز اطراف خود شک نموده و ثانیا هنوز قوه ابتکار و خلا قیت در انها به نوعی از بین نرفته است.
براستی دانشمند یعنی اینکه در کل پدیده ها و پیرامون خود به تحقیق و کنجکاوی پرداختن و تمام موانع و سدها را کنار زدن.
به نظر من چه در این مقاله و چه در هر موضوع  درسی همه مقاطع،اگر ارائه مطالب درسی از خود فراگیران نشات گرفته و به نوعی ارائه درس توسط دانش اموز بصور گوناگون مثل کنفرانسهایتک نفری،گروهی،کارهای تحقیقی کوچک،خلاصه کردن کتابهای اضافه بر کتاب درسی مربوط به موضوع،بازدیدهای علمی کمک بگیریم.براستی که این فرایند بزرگ و خیلی مهم ساده تر از این خواهد بود که ما فکرش را میکنیم.
متاسفانه ما هر کاری را که مراحل گوناگون و زیاد وهمچنین پیچیدگی زیادی داشته باشد را به انها ارج می نهاده و سرمایه گذاری می کنیم.
در صورتی که در این مقاله می بینیم فرگیران در نقش یک دانشمند و محقق علوم زیستی
طبیعی در طبیعت سیر نموده ومعلم نقش راهنما و سازمان دهنده را دارد.
پس می بینیم مشخصه این مقاله اینکه موضوع درسی را از ساده به مشکل ارنج نموده و کل فعالیت را به قسمتهای کوچکی تقسیم تا برای همه قابل درک و فهم باشد.
فرق بین همراه بودن تا رهبر بودن در برنامه درسی زمین تا اسمان است.
در این مقاله می بینیم که یادگیری،انتخابی بوده یعنی بچه ها انچه را می خواهندیاد بگیرند،انتخاب می کنند.پس فعالیتهای درسی را بر اساس انگیزه،علائق و کنجکاوی انها پی
ریزی کنیم.
در این مقاله مشاهده که:
۱-تدوین موضوع درسی از اسان به مشکل یا ساده به پیچیده.
۲-رجوع به طبیعت به عنوان یک معلم،راهنما و مربی بزرگ چون همیشه و همه جا در دسترس بوده و با او انس گرفته و بزرگ شده است.
۳-استفاده از وسایل و امکانات اموزشی و کمک اموزشی که واقعا ملموس و بدست اوردن انها اسان است.
۴-استفاده از دو ذهن هوش احساسی و هوش ذهنی کودک  بصورت متعادل.
۵-نظر خواهی و پرسش و پاسخ و پیوند دادن فعالیتهای قبلی با بعدی.
۶-برقراری ارتباط متقابل کلامی و غیر کلامی بسیار خوب به عنوان یک پدیده شناخته شده قرن

جواب سئوال شماره ۳ با توجه به متن این سئوال و مفهوم پنهان شده در ان به نوعی عدم تمرکز گرایی میرسیم. بعضی مفاهیم مقطع پیش دبستان و دبستان را میتوان به صورت پروژه ای به مرحله عمل رسانیم. مثل طرح درس تمرین دبیری و کار عملی۳ مربوط به خودمان که استاد عزیز اقای همتی و خانم لرکیاندر طول ترم تحصیلی دانشجویان ورودی ۸۰ انجام داده اند. امروزه نباید به تحصیلات دوره های محدود برای اماده نمودن معلمان و مربیان اکتفا نمود.لازم که بعضی بربنامه ها و طرح درسها از لحاظ محتوی،هدف،روش و همچنین طول مدت تحصیل متحول گردنند. یعنی یک طرح کل نگر با فرایند فرگرد محور به صورت چند بعدی.ما کارکنان اموزشی باید از کلییه وسایل و امکانات اموزشی،شنیداری،دیداری و فعالیتهای یادگیری استفاده کنیم. در طرح درس اشنایی با جانوران مثل خفاش ابتدا هدف بندی و تعیین محتوا و همچنین فر اهم کردن وسایل و امکانات اموزشی اشنایی انها با کامپیوتر،اسلاید و ...درگیر کار می کنیم. باید یک روز نامه کلاسی چه بصورت فردی یا گروهی ایجاد نمود و در مورد هر موضوع یا رویکرد کودکان را تشویق نمود تا خود باعث این فرایند چند مرحله ای شوند ابتدا کودکان را بر اساس علائق و انگیزه های انها تقیسم بندی نموده و هر گروه مسئول یک ویژگی کار خود را دنبال کنند گروهی برای شیوه زندکی،جاه و مکان،نوع اب و هوا و غذایی که میخورند،طریقه تولید مثل و ازدیاد نسل و امثال این اطلاعات را جمع ا وری نمایند.و به ادرس گروهی مشترک روزنامه کلاس ما ارسال نمایند تا به این صورت از تجربیات یکدیگر استفاده نموده و با این نوع جانور اشنا شوند. در اینجا کار تمام نشده بلکه باید کل این اطلاعات را چک نموده و انها را به نوعی ویرایش کند و تا حدودی اطلاعات جدید به انها بیافزاید. معلم مربوطه باید برای گروههای ممتاز و کارهای خوب بجه ها جایزه در نظر گرفته تا نوعی انگیزه و رقابت سالم در کو دکان ایجاد کند. اما این روش معایب و محاسنی دارد که عبارتند از : ۱-به وقت و زمان زیادی احتیاج است. ۲-کودکان یاد میگیرند که چگونه یاد بگیرند. ۳-تاکید بر فریند حل مسئله(جان دیوئی) ۴-در اینجا می توان خلاقیت را به نوعی با ابراز وجود یکی دانست. ۵-استفاده کمتر از روش سخنرانی و بیشتر از روش پرسش و پاسخ. ۶-در کلاسهای پر جمعیت قابل اجرا نبوده ۷-جریان اموزش ممکن است تا حدودی منجر به پراکندگی مباحث و مطالب شود. ۸-افزایش احساس مسئولیت،مشارکت گروهی،روحییه شهروندی و افزایش ارتباطات متقابل

زیباترین صدایی که از زمین به گوش خداوند می رسد،

                 خنده کودکان است.