سامو علیکم خدا ...
چاکرتیم به مولا ... خیلی نوکرتیم ... خیلی آقایی ... خاک زیر پاتیم !
خدا جون ... قربون اون مرامت ... فدای اون کرمت ... یکم تحویلات ...
الله وکیلی خیلی گلی ... بدجور با مرامی ...
آره میدونم الان چی فک میکنی ...میگی
[…]
باز تو کــارت گیر کرد
یاد ما کردی !!؟؟
نه به مولا ! نه به جون مادرم ! همیشه اوچیکتم ... تو فقـــــــــــــط ...
فقط
‎ِ فقط سیم ثانیه مارو داشته باش بسمونه ... تازه کــــلیم جو گیر
میشیم واسه خودمون ...
یعنی انقد سرت شولوخه که سیم ثانیه از وقتت نمیرسه به ما ؟؟!!!!
بابا BUSY
!!! بابا اینکاره ... !
خدا جون ما که با هم این حرفارو نداریم ... با هر کی رودرواســـــــــی
داشته باشم با تو که ندارم ... سه سوت حرفامو میزنمو مـــــــــرخص
میشم ! بـــگم‌ ؟؟!!!!!
ایــــــــــــول ... از قدیم گفتن خنده نشونه رضایته ...
نمیــــــــــــــدونم از کجاش شروع کنم ... از دلتنگیام ... از بدبختیام ...
از عمله بازیام ...

مرداب

 

میون یه دشت لخت، زیر خورشید کویر

توی یه مرداب پیر، توی دست خاک اسیر

 

منم اون مرداب پیر، از همه دنیا جدا

داغ خورشید به تنم، زنجیر زمین به پام

 

من همونم که یه روز، می خواستم دریا بشم

می خواستم بزرگترین دریای دنیا بشم

آرزو داشتم برم، تا به دریا برسم

شبو آتیش بزنم، تا به فردا برسم

 

اولش چشمه بودم، زیر آسمون پیر

اما از بخت سیام، راهم افتاد به کویر

چشم من به اونجا بود، پشت اون کوه بلند

اما دست سرنوشت، سر رام یه چاله کند

توی چاله افتادم، خاک منو زندونی کرد

آسمونم نبارید، اونم سر گرونی کرد

حالا یه مرداب شدم، یه اسیر نیمه جون

یه طرف میرم تو خاک، یه طرف به آسمون

 

خورشید از اون بالاها، زمینم ازین پایین

هی بخارم می کنن، زندگیم شده همین

با چشام مردنمو، دارم اینجا می بینم

سرنوشتم همینه، من اسیر زمینم

هیچی باقی نیست ازم، قطره های آخره

خاک تشنه همینم، داره همراش می بره

 

خشک میشم تموم میشم، فردا که  خورشید میاد

شن جامو پر می کنه

به میان دست باد...

 

:چند سوال
۱-رویکرد موضوعی ورویکرد پروژه ای را همراه با مثالی از واحد کار و پروژه مورد مقایسه و تجزیه وتحلیل قرار دهید

۲-سناریویی از مشارکت فعال دانش اموزان در خلق برنامه درسی در یک کلاس درسی با توجه به نقش اموزگار بنویسید

اموزگار فارغ از قید و بند های کتاب راهنمای تدریس و اهداف از پیش تعیین شده است
اموزگار درالگو گیری از علایق وکنجکاوی دانش اموزان برای یاری دانش اموزان در خلق برنامه درسی توانا است


۳ـمعلمی را در نظر بگیرید که در کلاس پنجم دبستان تدریس میکند او به کمک دانش اموزان یک وبلاگ گروهی به نام روزنامه کلاس ما درست کرده است که قرار است در مورد خفاش مطالبی همراه با شاگردانش در وبلاگ بنویسد .وی چگونه می تواند از وبلاگ در فغالیتهای یادگیری استفاده کند


جواب سئو ال شماره یک

با توجه به اینکه در رویکرد پروژه ای فراگیر یک نوع دخالت در فرایند اموزشی میکند،به نوعی درگیر و کلنجار مراحل برنامه ریزی درسی میشوند.
مربی باید بداند که بر خلاف رویکرد موضوعی  که تا حدودی معلم محور میباشد،اشتباه نگرفته و کمتر از روش سخنرانی استفاده نماید.باید بیشتر کار را به عهده خود دانش اموز واگذار نماید.
در پروژه که یک تحقیق و پژوهش عمیق روی یک موضوع میباشد و کل فرایند اموزش حول همان موضوع میچرخد
باعث میشود که یک نوع برنامه ریزی چند بعدی یا بعبارتی مارپیچی بوجود اید.در این نوع برنامه یک موضوع با تمام شاخه هایش در طی زمان و سالهای متمادی بهتر و عمیقتر اموخته شود.(یک نوع برنامه ریزی افقی)
رویکرد پروژه ای را میتوان در بعضی دروس بهتر و شفافتر اجرا کرد.مثلا در کتاب علوم تجربی دبستان بهتر می توان مهارتها،فنون و کاربردهای عصر اطلاعات را روی انها اجرا نمود و تا حدودی موازی با علم پیشرفته برای کودکان خرد سال جلو رفت.
کودکان انگیزه ها و احساسات متفاوت دارند و مربیان برای اینکه به نحو احسن این انگیزه قوی را در انها بوجود اورند باید از رویکرد پروژه ای استفاده کنند.یعنی یک نوع ایجاد فرصت و ابراز وجود.
در رویکرد پروژه ای خلاقیت مساوی است با ابراز وجود.
کودکان دوست دارند  خود مسئو لیت کارها را به عهده گرفته و به نوعی ابراز وجود کنند،پس چه خوب است که پروژه را با یک توضیح کوتاه شروع  و ان را از صورت موضوعی دراوریم.
چون وقتی به صو رت موضوعی است بسشتر کودکان دوست دارند یک شنونده باشند تا یک محقق.