گرگ و گوسفند

روزی بود، روزگاری بود. گوسفند سیاهی هم بود. روزی گوسفند همانطوری که سرش زیر بود و داشت برای خودش می چرید، یکدفعه سرش را بلند کرد و دید، ای دل غافل از چوپان و گله اش خبری نیست و گرگ گرسنه ای دارد می آید طرفش. چشم های گرگ دو کاسه ی خون بود.
گوسفند گفت: سلام علیکم.
گرگ دندان هایش را بهم سایید و گفت: سلام و زهر مار! تو اینجا چکار می کنی؟ مگر نمی دانی این کوه ها ارث بابای من است؟ الانه تو را می خورم.
گوسفند دید بدجوری گیر کرده و باید کلکی جور بکند و در برود. این بود که گفت: راستش من باور نمی کنم این کوه ها مال پدر تو باشند. آخر می دانی من خیلی دیرباورم. اگر راست می گویی برویم سر اجاق (زیارتگاه)، تو دست به قبر بزن و قسم بخور تا من باور کنم. البته آن موقع می توانی مرا بخوری.
گرگ پیش خودش گفت: عجب گوسفند احمقی گیر آوردم. می روم قسم می خورم بعد تکه پاره اش می کنم و می خورم.
دوتایی آمدند تا رسیدند زیر درختی که سگ گله در آنجا افتاده بود و خوابیده بود و خواب هفت تا پادشاه را می دید، گوسفند به گرگ گفت: اجاق اینجاست. حالا می توانی قسم بخوری.
گرگ تا دستش را به درخت زد که قسم بخورد، سگ از خواب پرید و گلویش را گرفت.




دیدمت در حریری زمهتاب سرد و خاموش خفته بودی

یادم امد که در صبح روز دیدار از غروبی چنین گفته بودی
در دو چشمت طلوعی نهانی چون ستاره می دمیدی
در شب بهت ویرانی من قصه های مرا از سر شوق می شنیدی
بی شکیبم ،بی قرارم سر به پای جنون می گذارم
بی شکیبم ،بی قرارم دل به دریای تو می سپارم
در بهاری که بی تو خزان شد باورم شد،دگر نیستی تو
خود نگفتی که من هم بدانم،کیستی تو ،چیستی تو
دیدمت در حریری ز مهتاب سرد و خاموش خفته بودی
یادم امد صبح روز دیدار از غروبی چنین گفته بودی.

همه با هم بیاد زنده یاد استاد ایرج بسطامی

تو به من خندیدی
ونمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه ی همسایه
سیب را دزدیدم!
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
وتورفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان
غرق این پندارم
که چرا
خانه ی کوچک ما سیب نداشت!

سلام به همه دوستان خوب و مهربون خودم امیدوارم تو کارهاتون موفق باشید و بر مشکلاتی که براتون بوجود میان فائق بشین و هیچوقت از خودتون ضعف نشون ندین که امکان شکست براتون فراهم میشه همیشه پر قدرت و پرانرژی کاراتون رو انجام بدین جای هیچگونه سوالی برای کسی نذارین ..دنبال ضعفهاتون بگردید و نذارید تا شمارو ازپای درارن همیشه پیروز باشید..