-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 7 دیماه سال 1384 11:16
کودک آزاری کودک آزاری دیگه کتک زدن و توی اتاق تاریک حبس کردن نیست. کودک آزاری دیگه فحش دادن و سیخ داغ به دست بچه زدن نیست. کودک آزاری دیگه فلفل توی دهن بچه ریختن نیست. به کودک میگیم : دروغگو؟ بیشعور ؟ نفهم ؟ خنگ ؟ تنبل؟ بد جنس؟ کودک را برای لحظاتی میفرستیم توی اتاق و در را به روش میبندیم؟ جلوی جمع کودک را سبک میکنیم؟...
-
مقایسه
چهارشنبه 7 دیماه سال 1384 09:57
((مقا یسه سه رویکرد موضوعی"واحدهای کار وپروژه علمی)) رویکرد موضوعی: این معمولا عنوان گسترده مانند گیاه "انسان و....را در بر می گیرد که یک برنامه متمرکز و معلم محور است وحتی گاهی تبعیت می کند از جزواتی که از اداره اموزش وپرورش تهیه می شود.فقط یک رویکرد موضوع محور برای تدریس خواندن "نوشتن وحساب کردن است که از برنامه...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 25 مهرماه سال 1384 11:04
سکوت من سکوت را دوست دارم به خاطر ابهت بی پایانش فریاد را می پرستم به خاطر انتقام گمگشته در عصیانش فردا را دوست دارم به خاطر غلبه اش بر فلک لجمدار پاییز را می پرستم به خاطر عدم احتیاج عدم اعتنایش به بهار آفتاب را دوست دارم به خاطر وسعت روحش که شب ناپدید می شود تا ماه فراموش کند حقیقت تلخی را که از او نور می گیرد....
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 23 مهرماه سال 1384 17:08
رنج من نمی دانم ـ و همین درد مرا سخت می آزارد ـ ... چرا انسان این دانا این پیغمبر... در تکاپوهایش ـ چیزی از معجزه آنسوتر ـ!... ره نبرده است به اعجاز محبت... چه دلیلی دارد؟... چه دلیلی دارد... که هنوز مهربانی را نشناخته است؟... و نمی داند در یک لبخند... چه شگفتیهائی پنهان است!... من بر آنم که در این دنیا... خوب بودن به...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 23 مهرماه سال 1384 16:35
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 1 تیرماه سال 1384 11:39
برای مشاهده سایت ترانه های کودکان اینجا را کلیک کنید.
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 1 تیرماه سال 1384 11:26
ایران ایران ایران
-
معلم چه وسایلی رابرای تدریس جدید اماده کرده بود.
چهارشنبه 11 خردادماه سال 1384 17:50
ما دانشجویان علوم تربیتی،تمرین دبیری و تربیت معلم در دانشگاه هایمان مطالب زیادی راپیرامون وسایل کمک اموزشی خوانده ایم و درسی را تحت این عنوان گذرانده ایم. بر اساس بر رسی ها و مطالب انجام شده ای که حاصل ان را ما در مراکز اموزش عالی خوانده ایم نقش مواد و تجهیزات اموزشی را میتوان به شرح زیر مورد توجه قرار داد: 1-اینگونه...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 11 خردادماه سال 1384 16:33
از اینکه در نظرهایتان نسبت به شاگرد خود اینهمه محبت دارید،بسیار سپاسگذارم.از طرف دیگر هر چه فکر می کنم خود را قابل این همه مهربانی نمی بینم و بی اختیار احساس شرمندگی می کنم. من هم سلام عرض میکنم بر شما استاد عزیز و دلسوز و کلییه راست قامتان عرصه علم و دانش و فرهنگ. همانطور که میبینید بنده برای انجام کارها و تکالیف شما...
-
اگر پروانه بودم.
چهارشنبه 11 خردادماه سال 1384 16:06
چقدر دوست دارم،پروانه باشم.اگر پروانه بشوم بجای لباسهای تیره ای که اکنون می پوشم،بالهای رنگارنگ زیبایی خواهم داشت. بی دغدغه درس و مشق و سرزنشهای مادر،از بابت دیر از خواب برخاستن،به سبکی یک پر در اسمان پرواز می کردم. چه دلپذیر خواهد بود به هنگام گرسنگی از گلی به گل دیگر بپرم و شیره هنها را بممکم.این غذاها،با برنج،نان...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 10 خردادماه سال 1384 16:32
فرم ارائه گزارش نهایی تولید فعالیت های یادگیری دورة پیش دبستانی نام استان: خراسان نام واحد کار : گیاهان نوع فعالیت : بازی نام طرح: بوجاریان الف : دانش ها ومهارت های مورد انتظاری که در حوزه های یادگیری(علوم - ریاضی - هنر- اجتماعی-دینی-زبان آموزی) این فعالیت لحاظ شده است مهارت های مورد انتظار دانستنی های مورد انتظار نام...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 خردادماه سال 1384 16:54
دویدیم و دویدیم ،هیچ جا رامون ندادن گفتن که توی جاده دونده ها زیادن دویدیم و دویدیم ، فایده نداشت دویدن ، به همه چیز رسیدیم به جز خود رسیدن دویدیم و دویدیم ، اسفندی دود ندادن ، گفتم فقط زیر لب کاشکی برنده بودم ...کاش دیگه برنگردم... دویدیم و دویدیم ، سیب ها رسیده بودن سه فصل آزگار بود همه دویده بودن دویدیم و دویدیم ،...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 خردادماه سال 1384 16:34
گوهر پاک بباید که شود قابل فیض ورنه هر سنگ گلی لولو و مرجان نشود خداوندا با تو باشم تاج گذارانم و تاج بر سر بی تو باشم خاکسارانم و خاک بر سر
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 خردادماه سال 1384 15:56
معجزه بهار می خوام بکارم دانه ای کوچک در زیر زمین می شه وروجک سوراخی کوچک می کنم تو خاک می شم مراقب می ریزم روش اب یک کمی افتاب یک کمی باران یک کمی زمان یک گل زیبا می یاد به جهان. تقدیم به تمام بهار دو ستان،
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 خردادماه سال 1384 15:27
برای مشاهده سایت کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان اینجا را کلیک کن. برای مشاهده سایت رشد اینجا را کلیک کنید برای مشاهده سایت کودکان اینجا را کلیک کنید .
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 7 خردادماه سال 1384 22:08
تحلیلی بر مقاله همراه با دانشمندان کوچک در ابتدا باید بگویم که اولا نامی جالب بر این مقاله نامیده شده و کودکان در مرحله ابتدایی را به عنوان دانشمندانی در نظر گرفته که در همه چیز اطراف خود شک نموده و ثانیا هنوز قوه ابتکار و خلا قیت در انها به نوعی از بین نرفته است. براستی دانشمند یعنی اینکه در کل پدیده ها و پیرامون خود...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 7 خردادماه سال 1384 19:44
جواب سئوال شماره ۳ با توجه به متن این سئوال و مفهوم پنهان شده در ان به نوعی عدم تمرکز گرایی میرسیم. بعضی مفاهیم مقطع پیش دبستان و دبستان را میتوان به صورت پروژه ای به مرحله عمل رسانیم. مثل طرح درس تمرین دبیری و کار عملی۳ مربوط به خودمان که استاد عزیز اقای همتی و خانم لرکیاندر طول ترم تحصیلی دانشجویان ورودی ۸۰ انجام...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 7 خردادماه سال 1384 16:49
زیباترین صدایی که از زمین به گوش خداوند می رسد، خنده کودکان است.
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 5 خردادماه سال 1384 18:44
یک زمین خواهم سواخت یک زمین خواهم ساخت که سحر عطر اقاقیها را بشود در سفر پاک و معطر بوئید زندگی را بوسید یک زمین خواهم سواخت رنگ دریا هایش،رنگ صداقت باشد. یک زمین خواهم ساخت جلوه شبهایش مهتابی و چه زیباست که در جلوه شب ماه،خورشید شود یک زمین خواهم ساخت دشتهایش همه گل آسمانش همه رنگ گل قرمز ،گل یاس وای،حتی به درون دل...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 5 خردادماه سال 1384 18:21
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 5 خردادماه سال 1384 18:17
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 5 خردادماه سال 1384 17:59
سه شنبه 03 خرداد 1384 با سلام خدمت کلیه دلسوزان تعلیم و تربیت جواب سئوال شماره دو هنگامی که برای کودکان و فراگیران پیش دبستان و دبستان برنامه ریزی می شود،افرادیکه با این کودکان سروکار دارندمعمولا بر روی انواع فعالیتها تمرکز می شوند. ممکن است که مربی کودکان فعالیتی مثل ((رنگ کردن با انگشتان دست)) بر نامه ریزی کرده و...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 5 خردادماه سال 1384 16:39
گرگ و گوسفند روزی بود، روزگاری بود. گوسفند سیاهی هم بود. روزی گوسفند همانطوری که سرش زیر بود و داشت برای خودش می چرید، یکدفعه سرش را بلند کرد و دید، ای دل غافل از چوپان و گله اش خبری نیست و گرگ گرسنه ای دارد می آید طرفش. چشم های گرگ دو کاسه ی خون بود. گوسفند گفت: سلام علیکم. گرگ دندان هایش را بهم سایید و گفت: سلام و...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 5 خردادماه سال 1384 16:34
دیدمت در حریری زمهتاب سرد و خاموش خفته بودی یادم امد که در صبح روز دیدار از غروبی چنین گفته بودی در دو چشمت طلوعی نهانی چون ستاره می دمیدی در شب بهت ویرانی من قصه های مرا از سر شوق می شنیدی بی شکیبم ،بی قرارم سر به پای جنون می گذارم بی شکیبم ،بی قرارم دل به دریای تو می سپارم در بهاری که بی تو خزان شد باورم شد،دگر...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 5 خردادماه سال 1384 16:00
تو به من خندیدی ونمی دانستی من به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدم! باغبان از پی من تند دوید سیب را دست تو دید غضب آلوده به من کرد نگاه سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک وتورفتی و هنوز سالهاست که در گوش من آرام آرام خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم و من اندیشه کنان غرق این پندارم که چرا خانه ی کوچک ما...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 4 خردادماه سال 1384 22:57
« بنام آنکه هستی را آفرید» هر از گاهی در جستجوی نامی و یادی از تو دلم می رود بی آنکه یادی از من بکند بی هیچ خداحافظی! می رود و با یک سبد گلهای سپید لطف برمی گردد با کوله باری پر از روشنایی آبی عفو با تنی داغ از حرارت مهر با چشمانی روشن از نور اشک با گوشهایی سرشار از ترانه ی «دوستت دارم!» با زبانی شاداب از ذکر « تنها...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 4 خردادماه سال 1384 22:52
پله هشتم : تفکر در آیات الهی خبر جالب حتما بخونید!!! جالب حتما بخونید!!!
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 4 خردادماه سال 1384 22:48
پله هفتم : زندگی = ریاضیات زندگی آب روانی است که از کوچه ما می گذرد ، بهتر آن است که با آن وضویی بکنیم . زندگی هدیه ای است که خدا به ما داده است ، اگر از این هدیه که مانند آب روان و پاکیزه ایست در جهت نیک استفاده کنیم به طوری که ثمری برایمان داشته باشد ، این پله را به سلامت پشت سر گذاشته ایم . یک استفاده مفید از زندگی...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 4 خردادماه سال 1384 22:46
سامو علیکم خدا ... چاکرتیم به مولا ... خیلی نوکرتیم ... خیلی آقایی ... خاک زیر پاتیم ! خدا جون ... قربون اون مرامت ... فدای اون کرمت ... یکم تحویلات ... الله وکیلی خیلی گلی ... بدجور با مرامی ... آره میدونم الان چی فک میکنی ...میگی […] باز تو کــارت گیر کرد یاد ما کردی !!؟؟ نه به مولا ! نه به جون مادرم ! همیشه اوچیکتم...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 4 خردادماه سال 1384 22:33
مرداب میون یه دشت لخت، زیر خورشید کویر توی یه مرداب پیر، توی دست خاک اسیر منم اون مرداب پیر، از همه دنیا جدا داغ خورشید به تنم، زنجیر زمین به پام من همونم که یه روز، می خواستم دریا بشم می خواستم بزرگترین دریای دنیا بشم آرزو داشتم برم، تا به دریا برسم شبو آتیش بزنم، تا به فردا برسم اولش چشمه بودم، زیر آسمون پیر اما از...