من آمده ام تا زندگی کنم.

با نام و یاد یگانه خالق جهان هستی

چگونه می توان براساس علوم رفتاری کودک و نظر شخصی او به الگویی از طراحی مهدکودک دست یافت بطوریکه درون و برون بنا بگونه ای درهم آمیخته شوند که :
الف. کودک در آن قادر به ارضای بسیاری از نیازهای خود. کشف نادانستنیها و
کنجکاوی جهت آن . ابتکار. خلاقیت. یادگیری تجربی و ... باشد.
ب . کودک در آن
مرزی بین درون و بیرون احساس نکند .آزاد و رها در این فضای متصل حرکت کند و احساس رها شدن و بی انتها بودن فضا روحش را پرواز دهد..

تلاش مکن که کودک راپیش ازپیری پیرکنی. او راخرد مکن.این همان چیزیست که اکنون در دنیا شاهدآنیم.کهنسالان برکودکان مسلطند و می خواهند آنان را زودتر اززمانیکه طبیعت مقدرداشته ازدوران کودکی بیرون بکشند. آنان می کشند و خرد می کنند . کودک کودکی را برای همیشه از کف می نهد." اوشو

کودکان اعضای کوچک و لطیف جامعه می باشند و قابلیت تاثیرگذاری بر شکل گیری محیطشان را بابیان تمایلات و نیازهای خود دارند.اما در این امر مهم به معماران .معمارانی آشنا به علوم رفتاری کودک. احتیاج دارند.واقعیت مهمی که در جامعه امروز ایران با آن روبرو هستیم و تهدیدی جدی برای آیندگان بشمار می روداهمیت ندادن و یا بعبارتی دیگر ناچیز شمردن کودکان و جهان کوچک آنها .بخصوص رابطه نزدیکشان با طبیعت و فضای سبز می باشد.
اکثر خانواده ها قبل از ورود فرزندان خود به دبستان و جهت ارتقاء سطح ارتباطات جمعی آنها را به مراکز پیش دبستانی و مهدکودکها می فرستند که این امری مثبت تلقی می شود. اما آنچه نگران کننده می باشد جدی نگرفتن رابطه انسان و محیط طبیعی و در ضمن تفکیک ناعادلانه آندوست... امروزه مکانهایی که به این قصد بنا شده اند انگشت شمارند.اکثر این مکانها ساختمانهایی هستند که تغییر کاربری یافته اند.
با این تفاسیر وجودچنین مکانهایی در امکانات موردنیازکودکان. فضاهای متنوعی که نیازمندند.نورگیری. تهویه.محوطه باز وبخصوص فضای سبز اثرات سوئی دارد.طبیعت یک کامل کننده ومتمم ضروری برای محیط ساخته شده دست بشر محسوب می شود .آمیختگی یا ترکیب با بافت زیست محیطی امری غیر قابل اجتناب بوده است .بخصوص در صورتیکه این مکان متعلق به کودک باشد.
ضروریست در طراحی فضای یک مهدکودک به تاثیرطبیعت برکودکان و انواع فضاسازی و خلق دنیاهای گوناگون برای کودکان با استفاده از این موهبت الهی نگاهی داشته باشیم.چرا که هنر ما انسانها زاده طبیعت است .همانطور که رامبراند نیز اشاره می کند "نقاشی نوه طبیعت است. نقاشی ارتباط با خداوند است." بنابراین طبیعت خود خداست و اگر انسان از کودکی با طبیعت همراه باشد و بدان خو بگیرد بیش از پیش به خدای خویش نزدیک خواهد شد .
پس از بحث پیرامون کودک و طبیعت باید به بررسی فضا از دیدگاه کودک پرداخت. چراکه به گفته پیکاسو هرانسانی در هنگام کودکی هنرمند است.مشکل این است که چه کنیم تا در بزرگسالی هنرمند باقی بماند." بررسی فضاها از دیدگاه کودکان و بازگویی علایق. جذابیت و زشتی های فضا ازدید آنها .به طراح کمک خواهد کرد که محیطی صمیمانه جهت جذب کودک به این مراکز بوجود آورد
دروهله اول .هدف ایجادحس تعلق نسبت به محیط مهدکودک است.تاکید بر شوق انگیز بودن محیط و ایجاد شرایط لازم برای پیوند عاطفی میان کودکان درمهدکودک .گسترش روابط اجتماعی آنها و ایجاد محیطی بانشاط. مستلزم توجه به نقطه نظرات کودکان و همچنین ضوابط و استانداردهای کمی وکیفی مربوط به فضا می باشد. ازاین رو کودکان قبل ازیادگیری به محیط علاقه مندمی شوند و احساس می کنند ازاینکه در چنین جایی هستند.خوشحالند.
پایان قسمت اول..

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد