تقلید کودک

تقلید روش فوق العاده اى براى کودکان در کسب مهارت هاى جدید است. به همین دلیل شما باید این جهش شناختى را پرورش دهید. هرگز موهاى پسرم را شانه نمى کنم، موهاى صاف و بور او به طور طبیعى روى سرش مرتب قرار گرفته اند. براى همین تعجب کردم وقتى پسر پانزده ماهه ام، شانه ام را برداشت و موهایش را شانه کرد، کارى که هرگز در زندگى اش انجام نداده بود. او چطور این کار را یاد گرفته بود؟ شاید با نگاه کردن به من. کارشناسان مى گویند: «تقلید، یک روش فوق العاده قوى در یادگیرى کودکان یک ساله به حساب مى آید، آنها بدین وسیله مهارت ها را یاد مى گیرند، زبان را مى آموزند و حس خود بودن را توسعه مى دهند.» از روز اول، کودکانتان از شما تقلید مى کنند. اول با غان غون کردن، بعد با حرکات بدن. در سال دوم فکر اکثر کودکان، به این موضوعات مشغول مى شود: چطور از اشیایى مثل تلفن، کلید، قابلمه و کیبورد مى توان استفاده کرد. این تقلید، نشان یک جهش شناختى مهم است- کودک یک ساله شما، تشخیص مى دهد که کارهایى که تقلید مى کند، داراى معنا است.
هر وقت کودک شما دور خانه راه مى رود، کیف پول شما را برمى دارد یا کلاه پدرش را سرش مى گذارد، یک احساس ارتباط فورى مى کند. کودک یک ساله شما مى آزماید که چطور در این دنیا با افراد دیگر در ارتباط است، چطور آنها را دوست دارد و چطور آنها به او علاقه مندند. وقتى کودکتان خودش را با دیگران مقایسه مى کند هر چیزى، فرصتى براى تقلید کردن به او مى دهد. هر زمان با لبخند به او جایزه مى دهید یا براى تلاشش او را تحسین مى کنید، او تشویق خواهد شد تا به کارهایش ادامه دهد، کارهایى که منجر به یادگیرى مى شود. بازى هایى مثل دنبال کردن سرگروه و آوازخواندن به شما و کودک اجازه مى دهد تا از یکدیگر تقلید کنید. تقلید در واقع شکلى از چرب زبانى است. وقتى از کودکان تقلید مى کنید، آنها احساس ارزشمندى مى کنند. در ۱۸ ماهگى، کودکتان نه تنها از پرستارش تقلید مى کند بلکه رفتارهاى دیگر کودکان را نیز تکرار مى کند. کودک یک ساله تمایل دارد رفتارش را طبق رفتار کودکان اطرافش تغییر دهد. به زودى او رفتار غریبه ها، هنرپیشه هاى تلویزیون و حتى حیواناتى را که در باغ وحش مى بیند تقلید خواهد کرد. مراقب رفتارتان باشید
استعداد کودکتان در تقلید با رشد او در مهارت هاى شناختى و حرکتى همراه است. در این سن،

کودکان معمولاً انعطاف پذیرند و هماهنگى هایى بین دست و چشم برقرار مى کنند و از لغات استفاده مى کنند. ذهن نیز اصلاح مى شود، تحقیقات نشان مى دهد که کودکان ۱۴ ماهه، قادرند عملکردهایى که هفته ها یا ماه ها قبل مشاهده کرده اند را تقلید کنند. چون کودک مراقب کارهاى شما است و با دقت آنها را تقلید مى کند، پس بهترین رفتار را الگو قرار دهید. بسیارى ابعاد زبان، مجموعه لغات، قوانین مهم گرامر و متاسفانه فحش هاى رکیک، از طریق تقلید، یاد گرفته مى شوند. وقتى کودکان شروع به صحبت کردن مى کنند در واقع اصوات، واژه ها و الگوهایى را که قبلاً بارها شنیده اند، تقلید مى کنند. اگر مى خواهید کودکتان به ترتیب بگوید «خواهش مى کنم»، «متشکرم»، لازم است از این عبارات بارها به همین روش استفاده کنید. مطمئن باشید کودکتان شاهد رفتارهاى مهربانى، سخاوت و همدردى شما است و هر زمان او چنین رفتارهاى مثبتى را مى پذیرد او را تحسین کنید.

استقلال در حال رشدکودک شما، نه تنها از شما تقلید مى کند بلکه غریزه اش را نیز دنبال مى کند. تقلیدکردن به صورت پلکانى براى رسیدن به استقلال درمى آید. زمانى مى رسد که او مى گوید: «مى توانم این کار را انجام دهم، بگذارید دوباره امتحان کنم.» با دادن وسایلى به کودکتان که مى تواند به راحتى از عهده آنها برآید، مثل ظروف غذاخورى کوچک، فنجان کوچک یا صندلى کوچکى که بتواند با کمک آن خودش را به ظرفشویى برساند، به اشتیاقش پاسخ مثبت دهید. بعضى تلاش هاى کودک براى تقلید مى تواند خارج از محدوده توانایى او باشد، پس مراقبش باشید. گاهى نیز مى توانید کمکش کنید (البته در صورتى که از شما درخواست کمک کند). شکست، بخشى از روند یادگیرى است پس تلاش کودک را مورد تمجید قرار دهید. اگر بار اول کودک موفق نشد، دوباره و دوباره آن کار را تکرار خواهد کرد.

کودک آزاری




کودک آزاری دیگه کتک زدن و توی اتاق تاریک حبس کردن نیست.
کودک آزاری دیگه فحش دادن و سیخ داغ به دست بچه زدن نیست.
کودک آزاری دیگه فلفل توی دهن بچه ریختن نیست.


به کودک میگیم : دروغگو؟ بیشعور ؟ نفهم ؟ خنگ ؟ تنبل؟ بد جنس؟
کودک را برای لحظاتی میفرستیم توی اتاق و در را به روش میبندیم؟
جلوی جمع کودک را سبک میکنیم؟ بهش میگیم جلوی بزرگتر حرف نزن؟ بهش میگیم بازم دروغ گفتی؟
کودک ما شب ادراری داره و ما در مورد شب ادراری اش با دیگران صحبت میکنیم و کودک نظاره گر است؟
گوش کودک را میکشیم؟ سیلی خیلی آرومی بهش میزنیم؟
از نامرتب بودن کودکمون صحبت میکنیم؟ از علاقه نداشتنش به ریاضی صحبت میکنیم؟
از اینکه بازیگوشه و پای تلویزیون یادش میره غذاش را بخوره صحبت میکنیم؟
کودک دیگری را با کودک خودمون مقایسه میکنیم؟
کودک خواب را توی ماشین تنها میذاریم؟

خوب پس ما یک کودک آزار بیشعور و نفهم و خنگ هستیم دیگه . و مستحق هستیم که کودک را ازمون بگیرن و بدن به یک زوج با لیاقت.

مقایسه

((مقا یسه سه رویکرد موضوعی"واحدهای کار وپروژه علمی))



رویکرد موضوعی:

این معمولا عنوان گسترده مانند گیاه "انسان و....را در بر می گیرد که یک برنامه متمرکز و معلم محور است وحتی گاهی تبعیت می کند از جزواتی که از اداره اموزش وپرورش تهیه

می شود.فقط یک رویکرد موضوع محور برای تدریس خواندن "نوشتن وحساب کردن است

که از برنامه کلاسهای رسمی پیروی می کند.گوش دادن ویادگیری غیر فعال را از طریق

تکرار در کودکان مورد تاکید قرار می دهد.رویکردی امتحان محور است که بر نتیجه وحاصل

کار کودک توجه دارد نه به فرایند ومحصول با هم.برنامه ای سازمان یافته "سخت و غیر

قابل انعطاف است که دو ره کلاسی و جدول ساعات درسی ثابتی را بر قرار می کند و بر

اطاعت فرمانبرداری بی چون و چرای کودک ویا انظباط کلاسی سخت تکیه دارد.

در اجرای برنامه واهداف درسی اصلا به رغبت وعلاقه و انگیزه بچه ها کاری ندارد فقط

یعنی فقط موضوعاتی را طرح می کنند که بچه ها خوب است بدانند وکودکان علی زغم میل

خودشان مجبور به تحمل کلاس و بحث ها هستندوپیشرفت کودکان در این رویکرد با هم

مقایسه می شود. معلمین انتضار دارند که کودکان ساکت وارام در گوشه ای بنشینند و تمام

مدت به انها گوش دهند واصلا ویژگی فعا ل"خلاق"کنجکاو بودن وبه خصوص احتیاج به

تحرک داشتن در این سن مورد تاکید قرار نمی گیرد. هرکس که سر کلاس منظم و دست به سینه بنشیند و یکسره به چشم معلم نگاه کند واز مطالب نت بردارد ودر پایان نیز به صورت

طوطی واراز حفظ همه را بدون اینکه یک حرف یا یک نقطه جا بیاندازد بیان کند بچه دلخواه

خانم/اقای معلم می شود وبچه های کنجکاو"فعل"متحرک و پرسشگر به عنوان بچه های شلوغ

و شیطان معرفی شده وهر لحظه به والدینشان برای تحرک و کنجکاوی بچه هایشان نامه داده

می شود اعتراض می کنند.

به نظر من در کل این رویکرد مبتنی بر تفکر همگراست که عبارت از تفکر قالبی" غیر قابل

انعطاف و از دقبل تعین شده که به علت دارا بودن چارچوب سازمان داده شده و فشردهای که فرد باید از طریق ان پاسخ گوید" ناچار در پایان به یک نتیجه یا پاسخ مورد انتظار منجر می

گردد.

مثالی از رویکرد موضوعی:

کلاس علوم را در نظر می گیریم با موضوع گیاه. در این رویکرد معلم کلاس که وارد کلاس می شود بلا فاصله می گوید: درس ما در مورد گیاه است و می رود پای تخته و موارد زیر

را م نویسد: بچه ها گیاهان از قسمتهای مختلف مثل ((ساقه" ریشه" برگ" دانه و....)) تشکیل

شده اند وبرای رشد به ((اب" خاک"نور وگرما)) نیاز دارند. برای مراقبت از گیاهان باید به

انها ((اب بدهیم" انها را لگد نکنیم و از ریشه نکنیم.)) همه چیز را به صورت تئوری بیان می

کند و بچه ها حفظ می کنند و یا می نویسند ودر جلسه اینده بعضی ها مطلب را حفظ کرده و

به معلم ارائه می دهند درس به ان مهمی را عرض نیم ساعت بدون کار عملی ارائه می دهد

و در اخر هم به هدف مورد نظر نمی رسد.



رویکرد واحد های کار:

رویکرد واحدهای کار از روش کاری فروبل است. مشغولیات وتعلیمات دستی مرهون و نتیجه افکار فلسفی و تربیتی فروبل و پدر کو دکستان است . در روش وی مربی مرکز رغبت بچه ها

را پیدا می کرد و بر اساس ان فعالیت" نقاشی و کار دستی را تدارک می دید این پایه وبیس واحد های کار بود در کلاس یا محلی بچه ها بودند وسایل مختلف را در جاهای گو نا گون می

گذاشتند وهر کس هر کجا را که دوست داشت انتخاب می کرد و فعالیت را انجام می داد و این

کار را شبب بالا بردن توانائیهای کو دکان ومحرکی برای فعالیت ذهنی و نیز سبب یکپارچگی و سازماندهی درونی انها می دانست. وی تاکید داشت تا تمرینهای مناسب و به طریقی لذت بخش را برای کودکان فراهم کند و این رویکرد در ایران سازگار شد ولی با این تفاوت که در ایران این واحد کار فرم موضوعی به خود گرفت.یعنی مربی موضوع را از قبل بدون مشاوره با بچه ها یا توجه به رغبت و علاقه بچه ها تدارک می بیند و فعالیت ها از قبل تعیین شده است.

حتی الگوی کار و کار دستی نیز از قبل تعیین شده است. بچه ها فقط مجری اند و درگیر انتخاب نیستند و در اخر نیز همه کارها مشابه ارائه می شود.

موضوعات معمولا بزرگسالانه است چون از بچه ها گرفته نمی شود وبه همین دلیل بچه ها

ارتباط را درک نمی کنند.

مثالی از رویکرد واحد های کار:

مثلا در مورد انواع پوشاک معلم یک سری پوشاک زمستانه"تابستانه و بهاری را با مقوا تهیه

می کند و در اختیار بچه ها می گذارد و بچه ها فقط انها را بر حسب فصلهایشان می چسبانند.

یا معلم یک الگوی نقاشی از منظره به کودک می دهد و می گوید از روی همین نقاشی کن حتی

بعضی وقتها بچه ها مجبورند چون نقاشی خوشئایند معلم باشد همان رنگها ئی را که در الگو

هست را به کار ببرند.



رویکرد پروژه ای:

این رویکرد بر اساس پدیده واقعی است که بچه ها به طور مستقیم جستجو و تحقیق می کنند وبر اساس گفتگو"جستجو"انگیزه و فعالیت خود بچه هاست و غیر دانشی است.

در حقیقت روش پروژه ای تلفیقی بین موضوع" فعالیت" مهارتها ومضامین است ودر همه جای دنیا رویکرد پروژه علمی تحول یافته رویکرد واحدهای کار (البته در فرم غیر موضوعی). در این روش تمرکز برنامه درسی مبتنی بر تعمق یادگیری" درک مفاهیم و

اصول و بیان موضوعی گسترده و چند رشته ای و مطابق موقعیت یادگیری قابل تغییر است.

محور اموزش ان فعالیت محور و تمرکز ارزشیابی بر فرایند ومحصول"دستاوردهای ملموس

پروژه"مقایسه با خود وپیشرفت یادگیری و نشان دادن درک است.

مواد اموزشی در این جا منابع مستقیم مثل مطالعه" مصاحبه" مدارک" عکس های مستند ویافته

های حاصل از ازمایش است.در کلاس دانش اموزان به صورت گروهی کار می کنند وبا یکدیگر همکاری دارند و با کمک یکدیگر اطلا عات تو لید می کنند. نقش کودک این است که خود یادگیری را جهت می دهد"مفاهیم را کشف و عرضه می کنند"تکلیفشان را مشخص می کنند و با هم به بحث و گفتگو می پردازند.

هدفهای این رویکرد عبارتند از درک و کار برد فرایندها و اندیشه های پیچیده ومهارتهای مرتبط به هم و توجه به عمق دانش انهاست.

این رویکرد "رویکردی جامع برای در گیر کردن دانش اموز در کارهای تحقیقی و مشارکتی است. پروژه الگوئی برای فعالیت کودک است ویادگیری را از سخنرانی معلم به (فعالیت دانش

اموز ) تبدیل می کند وباعث یادگیری وکسب و تقویت دانش و مهارت از طریق در گیر کردن

کوک می شود.و فرصت مناسبی است برای معلم تا در هنگام فعالیت کودک به بررسی و ارزشیابی مهارتها ودانسته ها وحتی نگرش های دانش اموزان بپردازد.



به طور خلاصه باید بگویم در رویکرد های موضوعی و واحدهای کار به فرم موضوعی فعالیت ها وموضوعات وحتی الگوها از قبل تعیین شده است ورغبت "علاقه و اختیاردانش

اموزان در انتخاب موضوع نقشی ندارد.در اینجا تاکید بر انتقال دانش وحفظ طوطی وار است

نقش کودک این است که از روی دستور العمل"عمل کند ومفاهیم را حفظ کند ودانش اموز نیز شنونده است و هر کدام به طور جداگانه کار می کنند و محور اموزشی ان نیز سخنرانی معلم

ومواد اموزشی ان متن"کتاب درسی"سخنرانی وسوالات معلم ساخته است. در صورتیکه در رویکرد پروژه ای موضوع مورد علاقه کودک مورد بحث و گفتگو قرار می گیرد و کلیه

فعالیتهائی که معلم در رویکرد موضوعی به تنهائی در نظر می گیرد در این رویکرد با همکاری کودک انجام می شودو اندیشه انها به کار گرفته می شود. شرایطی فراهم می اید که

کودک به سوال کردن"فعالیت"ازمایش وکشف امور و روابط بپردازد.ومعلم ومربی از دادن

جواب سریع ومستقیم پرهیز کرده ونگران پاسخ نا درست کودک نیست به این ترتیب یادگیری

عمیق ودراز مدت جایگزین از بر کردن طوطی وار می شود.در اینجابچه ها با هم همکاری

دارند وارزشیابی هم به فرایند وهم به محصول توجه دارد.



مثالی از رویکرد پروژه ای:

در اینجا اگر تدریس موضوع خاک را در نظر بگیریم ابتدا معلم پس از شروع کلاس در مورد

خاک با بچه ها بحث وگفتگو می کند. در اینجا معلم سوالاتی از بچه ها می پرسد و به انها جهت می دهد تا بر انگیزاننده و خود تولید سوالات بیشتری را کند. گفتگوی ازاد وطرح سوال

اول گام در شروع پروژه وترسیم شبکه مفهومی است که در حقیقت بارش مغزی وفکری بچه

هاست.

در مرحله دوم انجام دادن کار عملی مثل گردش علمی و بررسی مکان هاواشیا و رویداد هاست

که مربی منابعی را برای بچه ها فراهم کرده وانها را برای تحقیقات متفاوت ارائه می کند. مثلا در مورد خاک فرضیه ((اگر خاک نبود چه می شد)) یا ((چرا شتر دو پلک دارد)) برای بچه ها مورد سوال است که بچه ها در این موارد بدون دریافت جواب مستقیم از مربی به

تحقیق پرداخته و هر کدام نتیجه تحقیقات خود را به هر طریقی که مورد علاقه شان است بیان

میکنند:(( بر اساس ساختن"نقاشی"موسیقی"بازی" نمایش و...)).

در مرحله سوم پروژه خود کودک به بیان نکات برجسته پروژه خود به دوستان" والدین"مربی

مدیرو... می پردازد ومربی به او کمک می کند.

که در حقیقت این قسمت پروژه بسیار مهم است زیرا بچه ها از درست کردن نمایشگاه و به

نمایش در اوردن دستاوردهای خود برای دیگران واز همه مهمتر توضیح نکات برجسته ان

برای دیگران بسیار لذت می برند و احساس غرور و بزرگی به انها دست میدهد و خوشحال

از اینگه توانستند به سوالاتشان پی ببرند.در اینجاست که بچه ها با موضوعات جدید در حین

پروژه اشنا می شوند و فرصتی پیش می اید تا مهارتها و اموخته های قبلی را در شرایط واقعی به کار برند.

مثلا در پروژه خاک بعضی ها به درست کردن گلدان و کاشتن دانه دران وبعضی ها به درست کردن باغچه مقوائی کوچک ویا ساختن مهره ها پرداختند که با این کار تمام هدفهای اموزشی را در حین فعالیت کسب کردند.و همچنین بعضی ها یک کتاب در مورد خاک تهیه

کردند که در ان نقاسی در مورد خاک کشیدند و جملاتی در مورد خاک کنار نفاشی نوشتند.