خوش به حالشون
!حسن طاهرى
اشاره
شاگرد تو مى باشم، گر کودن و کژپوزم
...«
شمس»... درست مثل یک شاگرد، محصول کارم را به استاد نشان دادم تا اگر آن را هم سو باکتاب جدیدش - علم و روش آن - در طرح شعار - کمتر بیشتر است - مى داند، اجازهى چاپ دهد. یادداشت هاى او در حاشیهى پیش نویس مقاله، چراغ راه من شد و اکنون اگر نورى در این گزارش دیدید، از اوست.
روزهاى سه شنبه در کلاسهاى پیش دبستان کار مىکنم. گاهى مشاهدهگر فعالیتهاى مربیان هستم و گاهى خود در نقش مربىام! اوایل آذرماه بود. خانم محمودى، مسؤول پیش دبستان، گفت: »مربىهاى مدرسه دوست دارند که در آغاز فعالیتهاى مربوط به آشنایى کودکان با موضوع گیاهان، مدیریت یادگیرى بچهها با شما باشد.«
فرصت تازهاى پیش آمده بود تا در تعامل با کودکان، تجربههاى تازه کسب کنم. با این که مثل خروس »آوازم را چشم بسته مىخوانم!« اما در چنین مواقعى، مثل یک دانشجو، ابتدا به طراحى آموزش مى پردازم.
شروع کردم!
اولین کار این بود که هدف را مشخص کنم:
با واژهى »گیاه« به عنوان یک کلید واژه در علوم تجربى آشنا شوند.
مصداق هاى »گیاه« را شناسایى کنند.
مفهوم »گیاه« را چنان درونى کنند که هنگام برخورد با گیاه، آن را »درک« کرده و به موارد مشابه تعمیم دهند و از غیر آن بازشناسند.
در ارتباطهاى خود هر جا که لازم است، کلید واژه را در جاى مناسب خود به کار گیرند.
گیاهان را به عنوان بخشى از محیط زیست خود بشناسند.
×××
در تعیین هدفها، یک نکته به عنوان رویکرد آویزهى گوش و هوشم بود:
توجه به مفهوم سازى و تولید دانش به وسیلهى کودکان، به جاى انتقال مفهوم و دانش به کودکان.
×××
براى دستیابى به هدفها، سه فعالیت 20 دقیقهاى به عنوان »محتوا« پیش بینى کردم. آن ها را با مربیان کودک مدرسهاى که قرار بود فعالیتها آن جا انجام گیرد در میان گذاشتم و با مشارکت هم{P - در این جا لازم است از همراهى و مشارکت صمیمانه خانم ها محمودى، چهارگامه، بینا، یونسى و راستگو مربیان پیش دبستان »ریاض دانش«، آموزش و پرورش منطقه 5 تهران در جنت آباد تشکر و سپاسگزارى کنیم. P}
دربارهى طرح و چگونگى همیارى در اجراى آن تصمیمگیرى کردیم.
فعالیت اول:
نمونههایى از گیاهانى را که ریشه و ساقه و برگ دارند، مثل تربچه، جعفرى، نعنا، شوید، تلخون، پیاز و ریحان، به اندازهى لازم از سبزى فروش محله خریدیم و دادیم در آبدارخانهى مدرسه تمیز شستند و خشک کردند و همه را در یک سینى بزرگ، با خود به کلاس بردیم.
میز و صندلىهاى کلاس یک نفره و آرایش آنها به شکل U بود.
روى میز هر کودک، یک ورق روزنامهى باطله گذاشتیم و نمونههاى گیاهان را بین آنها تقسیم کردیم.
×××
گفت و گو، مشاهده و جست و جو
بچهها گیاهان را دستکارى کردند، گفت و گو کردند و حتى بعضىها پس از اطمینان از تمیزى، برگهایى از آنها را مزه کردند.
همراه با نشان دادن نمونه ى گیاه تربچه:
1 کى مى دونه اسم این گیاه چیه؟
2 [
تقریباً همگى]: تربچه!1
شما هم روى میزتان از این »گیاه« دارید؟2 [
تقریباً همگى]: بله!1
تربچه را از توى »گیاهان« خود بردارید. با دقت نگاه کنید. به هم نشان دهید. با هم مقایسه کنید.×××
همراه با نشان دادن نمونهى گیاه جعفرى:
1 یک »گیاه« دیگر! خوب نگاه کنید. ببینید شما هم روى میزتان از این »گیاه« دارید؟
توى گیاهان خود مىگردند، به نمونهاى که دست ما است نگاه مىکنند، بعضىها مىآیند و نمونهى در دست ما را از نزدیک مىبینند و ... کم کم پیدا مىکنند. به هم نشان مىدهند، از هم تأئید مىگیرند و به من و مربى نشان مىدهند. یک نفر از میان جمع »گیاه« را مىشناسد و نام مىبرد:
1 آفرین! اسم این گیاه جعفرى است.
{P - کلاس دخترانه بود. اجراى این برنامه در کلاس پسرانه نشان داد که آشنایى دختران پیش دبستانى با سبزىها، بیش از پسران پیش دبستانى است. P}
همراه با نشان دادن نمونهاى دیگر .....................
فعالیت دوم: مشاهده، جست و جو در محیط واقعى
1
آن هفته که به کلاستان آمدم، دربارهى چى گفت و گو کردیم؟2
دربارهى »گیاه«، دربارهى »گیاهان«، دربارهى سبزى ها ....حالا با هم برویم حیاط مدرسه، کوچه، پارک تا گیاهان را در آن جا هم ببینیم. هر کس هر جا یک نمونه »گیاه« دید، به دوستش یا به من یا به خانم مربى نشان دهد.
×××
کودکان در پهنهى پارک پراکنده بودند، کنجکاوى مىکردند و جست و جو مىکردند. مقایسه مىکردند. پیدا مىکردند و یافتهها را به یکدیگر نشان مىدادند - تعمیم مىدادند و به این طریق آموختههاى خود را عمق و وسعت مىبخشیدند. براى من جالب و شورانگیز بود که آن روز گوشم نه »درخت« شنید، نه »علف«، نه ...
»گیاه«! فقط گیاه. وه چه زیبا بود آن روز!
»گیاه« صداى آن روز پارک بود. خانم گیاه! آقا این هم یک گیاه.
گیاه! ...
از علفهاى هرز، گیاهان خودروى لا به لاى سنگها تا درختان کاج، بوتههاى رز و ... گیاهى از چشم کودکان پنهان نمىماند.
حتى گیاهانى که به دلیل برگ ریزان، لباس خود را عوض کرده بودند!
فعالیت سوم: تلفیق ارزشیابى
وقتى از پارک برگشتیم، زنگ تفریح بود و تغذیه، بعدش: نقاشى!
حدس مىزنید که موضوع نقاشى آن روز چه بود؟
بهترین وقتى بود که بتوان فعالیتى تلفیقى - علوم تجربى و نقاشى - را اجرا کرد.
از کودکان خواستم، »گیاهان« را نقاشى کنند.
نمونهى کارهاى آنها را در این گزارش مىبینید. احتیاجى به توصیف نیست!
×××
چه خوش شانس هستند »مربیان کودک«! خوش به حالشان!
آن همه زیبایى را که من آن روز شاهد بودم، آنها هر روز شاهدند. درست مثل یک »باغبان« که فرایند رشد و به بار نشستن گیاهان باغش را شاهد است. و چه هشیار بود و عارف، زنده یاد جبّار عسگرزاده آن زمان که عنوان »باغچهبان« را براى خود برگزید.
و من چه قدر دلم مىخواهد که »باغچهبان« شوم!
×××
فکر کنید و بگویید:
در گزارشى که خواندید: اندیشهى کاوشگرى »مفهوم سازى به وسیلهى کودکان« به عنوان یک رویکرد در انتخاب هدفها و مدیریت فعالیتهاى یادگیرى کودکان مورد توجه بوده است. با ارائهى مثالى روشن، توضیح دهید که در این فعالیتها سعى شده است، چه مفهوم یا مفاهیمى به وسیلهى کودکان ساخته شود؟ چگونه؟
آموزش اهمیت استتار در بقاى جانوران به دانشآموزان کلاس اول
یک روز زنگ تفریح، یکى از دانشآموزان کلاس اول هنگام بازى مارمولکى را لا به لاى علفها پیدا کرد. با وجود این که مارمولک به سختى دیده مىشد، همگى مدتى آن را تماشا کردیم. این تجربه باعث شد، مجموعه فعالیتهایى را براى آموزش اهمیت مفهوم استتار در بقاى جانوران، برنامه ریزى کنم.
اولین تمرینى که بچهها در این گروه از فعالیتها انجام دادند، بازى »حالا آن را مىبینى، حالا نمىبینى« از مجموعه فعالیتهاى آموزشى »AIMS« بود. در این بازى، بچهها دایرههاى رنگى کوچک حاصل از سوراخ کردن کاغذهاى رنگى را که روى کاغذهایى با رنگهاى گوناگون ریخته بودم، شمردند.
دانشآموزان به چهار گروه پنج نفره تقسیم شدند. هر روه مخلوطى از دایرههاى رنگى صورتى، زرد، سبز و سیاه را که روى زمینههاى رنى متفاوت پخش شده بودند، دریافت کرد. گروه اول دایرهها را روى زمینه زرد رنگ شمرد، گروه دوم روى زمینه سیاه، گروه سوم روى زمینه سبز و گروه آخر روى زمینه صورتى.
روش انجام کار به این ترتیب بود که هر یک از اعضاى گروه در فاصلههاى زمانى 15 ثانیه هر تعداد دایره صورتى رنگ را که مشاهده مىکرد، و در 15 ثانیه بعدى، عضو دیگر گروه، رنگ دیگرى مثلاً سبز را. این کار تا پایان شمارش تمام رنگهاى دایرههاى رنگى ادامه پیدا مىکرد. عضو پنجم گروه نیز وظیفه نگاه داشتن زمان و ثبت نتایج را بر عهده داشت. بعد از شمارش و ثبت نتایج، هر گروه یک نمودار ستونى رسم کرد. سپس دانشآموزان چهار نمودار متفاوت را با هم مقایسه و راجع به شباهتها و تفاوتهاى بین نمودارها بحث کردند. با این فعالیت دانشآموزان تمام گروهها دریافتند که شمارش دایرههاى رنگى همرنگ زمینه از همه مشکلتر است. (براى مثال، شمارش دایرههاى رنگى سبز روى کاغذ رنگى سبز، از شمارش دایرههاى سایر رنگها مشکلتر بود).
در واقع هدف از انجام این فعالیت، تمرین شمارش صحیح نبود، بلکه هدف درک دشوارى دیدن و در نتیجه شمارش دایرههاى رنگى همرنگ زمینه بود. وقتى دانشآموزان در پایان فعالیت به این نتیجه دست یافتند، این ایده را مطرح کردم: »تصور کنید این دایرههاى رنگى جانورانى هستند که روى زمین زندگى مىکنند.« سپس بحث را این گونه ادامه دادیم که چه طور همرنگى جانوران با محیط زندگى مىتواند، در بقاى آنها مؤثر باشد. به این ترتیب، زمینه فعالیت بعدى فراهم شد.
جانوران هنگام استتار
در ادامه آموزش مفهوم استتار، کتاب »جانوران هنگام استتار« را براى دانشآموزان خواندم. در این کتاب، راهنماهایى براى کمک به حدس نام جانور پنهان شده، وجود داشت. همچنین کتاب حاوى مطالبى بود که در آن جزئیات مربوط به استتار جانوران تشریح و علاوه بر آن، انواع روشهاى استتار و اطلاعات اضافى راجع به برخى جانوران ضمیمه شده بود.
در مرحله بعد، منظره اى از یک جنگل بارانى را روى تابلوى کلاس نصب کردم تا به دانشآموزان نشان دهم که جانوران گوناگون از جمله پروانه، مار، آهوى کوهى، مارمولک، حشره، عنکبوت و قورباغه، هنگام استتار در زیستگاههاى طبیعى خود، چگونه از نظر پنهان مىمانند. سپس از تعدادى عروسک پارچه اى به شکل جانوران کمک گرفتم تا نشان دهم که آنان چگونه از استتار بهره مىگیرند.
سپس با هم به تصویر زیستگاههاى طبیعى جانوران گوناگون نگاه کردیم. من از آنان خواستم، هر یک جانورى را انتخاب کند و راجع به این که چه طور با استفاده از رنگ و طرح بدنش خود را محافظت مىکند، مطلبى بنویسد. براى مثال، یکى از بچهها قورباغه سبزى را روى برگ سبزى نقاشى کرد و چنین نوشت: قورباغه با تبدیل کردن رنگ بدنش به سبز، خودش را پنهان مىکند تا جانوران دیگر آن را نخورند.
مشاهده جانوران حقیقى
با دعوت از یک فروشنده جانوران دست آموز به کلاس، دانشآموزان موفق شدند جانورانى مثل خرگوش، مار، عنکبوت، ماهى و آفتاب پرست را از نزدیک ببینند. فروشنده براى بچهها توضیح داد که جانوران چگونه با پنهان کردن خود، زندگى شان را حفظ مىکنند. به علاوه راجع به غذا، محلهاى طبیعى زنگى و برخى از عادتها و رفتارهاى جانوران گوناگون توضیح داد. دانشآموزان تصویرهاى بزرگى از جانوران مورد علاقه خود کشیدند و آنها را با قیچى از کاغذ چیدند. با ادامه این مشاهدات، آنان کتابى درباره استتار جانوران »ساختند« و آن را به فروشنده دوره گرد هدیه کردند.
کاربرد دانسته ها و به کارگیرى خلاقیت
وقتى دانشآموزان به مفهوم استتار جانوران و اهمیت آن در بقاى آنها پى بردند، فعالیت دیگرى را شروع کردیم. در این فعالیت، دانشآموزان با استفاده از مجموعه اى از مواد اضافى و دور ریختنى، حشراتى را درست کردند و آنها را در قسمتهاى گوناگون کلاس قرار دادند تا من آنها را پیدا کنم.
براى شروع، کل بچههاى کلاس را به پنج گروه تقسیم کردم و نحوه فعالیت را براى آنان توضیح دادم: دانشآموزان هر گروه باید مکانى را در کلاس پیدا مىکردند که براى پنهان کردن حشراتى که خودشان ساخته بودند، مناسب باشد.
این حشرات با استفاده از موادى چون: شانههاى خالى تخم مرغ، قوطىهاى فیلم، جعبههاى خالى غلات صبحانه، کاغذهاى رنگى، پولک و نوار ضبط صوت و مواد دیگرى که من در طول سالها جمع آورى کرده بودم، تهیه شدند. هدف ما، استتار حشرات ساخته شده، در مکانهاى مناسب بود. آنها باید حشرات خود را طراحى و با استفاده از این مواد، ظرف 30 دقیقه مىساختند.
پس از ساختن حشرات و انتخاب محل پنهان کردنشان، دانشآموزان دو راه پیش بینى کردند: چه تعداد از حشرات به خوبى پنهان نشدهاند و به راحتى پیدا خواهند شد؟ چه تعداد از حشرات به خوبى استتار شده اند و به راحتى پیدا نخواهند شد؟ همه گروهها از حشرات خود ساختهاشان مغرور بودند و پیشبینى کردند که من نمىتوانم آنها را پیدا کنم.
پیدا کردن حشرات پنهان شده
براى این کار که پیش بینىهاى دانشآموزان را بیازمایم، چشمهایم را بستم و اجازه دادم که هر گروه به ترتیب حشراتشان را پنهان کنند. من 15 ثانیه وقت داشتم که حشرات را پیدا کنم. در غیر این صورت، حشره در واقع به نحوى پنهان شده و بنابر این حفظ بقا کرده بود.
گروه اول حشره خود را در کتابخانه کلاس پنهان کرده بودند. زیرا اکثر کتابهاى موجود در آن، قهوه اى بودند و آنان حشره قهوهاى رنگى ساخته بودند.
گروه دوم حشره خود را در سبد نوشتارى کلاس گذاشته بودند. زیرا داخل سبد تعدادى تخته سبز وجود داشت و آنان حشره خود را سبز رنگ انتخاب کرده بودند.
گروه سوم حشره زرد رنگى ساخته و آن را در محل پازل کلاس قرار داده بودند. آنها به این دلیل رنگ زرد را انتخاب کرده بودند که اکثریت پازلهاى کلاس قطعات زرد رنگ داشتند.
گروه چهارم حشره خود را داخل میز تحریر مربوط به تجهیزات صوتى کلاس قرار داده بودند. داخل این میز تحریر و همچنین حشره آنها رنگ سبز تیره داشت.
و نهایتاً گروه پنجم یک حشره آبى رنگ ساخته و آن را کنار کتابهاى آبى رنگ ریاضیات پنهان کرده بودند.
من توانستم دو تا از حشرات را پیدا کنم، اما سه تاى آنها را پیدا نکردم. مثلاً حشره آبى روى قفسه کتابها را پیدا کردم و دانشآموزان این طور نتیجه گرفتند که درجه آبى بودن رنگ حشره ساخته شده، با رنگ کتابها تفاوت داشت است. همچنین، حشره قهوهاى رنگ را هم پیدا کردم. نتیجه گیرى دانشآموزان این بود که چون کتابها رنگ قهوه اى یکسانى نداشتند، ولى حشره آنها قهوه اى یکرنگى بود، بنابراین توجه من به راحتى به آن جلب شده است. من حشره سبز تیره را پیدا نکردم و دانشآموزان این گروه دریافتند که انتخاب مناسبى براى طراحى حشره خود کرده بودند. چون اگر حشره رنگ دیگرى مثل زرد یا سفید بود، امکان داشت آن را پیدا کنم. همچنین من نتوانستم حشره سبز پنهان شده در سبد قسمت نوشتارى و یا حشره زرد پنهان شده در بین قطعات پازل را پیدا کنم. نتیجه گیرى این گروهها این بود که به علت همرنگى و در نتیجه در هم آمیختگى حشره با زمینه از نظر بصرى، پیدا کردن آن مشکل شده است. سپس حشرات پیدا شده و پیدا نشده را از نظر تفاوتها و شباهتها مقایسه و راجع به چگونگى زنده ماندن حشرات پیدا نشده بحث کردیم.
اگر حشره گروهى از دانشآموزان را پیدا مىکردم، به گروه مربوطه بر مىگرداندم و از آنان مىخواستم بگویند، با چه تغییراتى در حشره آنان مىتواند آن را براى استتار مناسب ساخت. سپس تصویر حشره را بعد از ایجاد تغییرات حاصله، رسم کنند.
براى تکمیل این فعالیت، از دانشآموزان خواستم تصویر یک زیستگاه طبیعى را طراحى و رنگ آمیزى کنند؛ به طورى که حشره ساخته شده توسط آنها بتواند در آن جا پنهان شود. در آخر، آنها تصویر حشره شان را به تصویر زیستگاه رسم شده چسباندند.
ارزشیابى
براى ارزشیابى میزان درک دانشآموزان از این فعالیتها، از آنان خواستم پنج نکته را که از مفهوم استتار جانوران آموخته بودند، بنویسند یا نقاشى کنند. به این طریق، کتابى از آموختههاى خود تهیه و عنوانى براى آن انتخاب کردند.
نتیجه یادگیرى مطلب بسیار قابل توجه بود.
دانشآموزان در کتابهاى خود نوشته بودند: بعضى از جانوران براى بقاى خود مىتوانند رنگ خود را تغییر بدهند. گوزنها لکههایى روى بدن خود دارند که به پنهان شدن آنها کمک مىکند. قورباغهها مىتوانند بین دو رنگ قهوه اى و سبز تغییر رنگ بدهند. خرسهاى قطبى سفیدند و تشخیص آنها در برف مشکل است. جغدها به رنگ درختها هستند و مطالبى از این دست.
بعد از نمره دادن به کتابها، آنها را جمع آورى و در کتابخانه کلاس قرار دادم تا دانشآموزان از مطالعه آنها لذت ببرند. به این ترتیب، آنان از یادگیرى موضوع استتار لذت بردند و دریافتند که چگونه توانایى پنهان شدن و در آمیختگى جانوران با محیط، این احتمال را که جانوران شکارگر آنها را تشخیص بدهند، کاهش مىدهد و در نتیجه شانس بقاى آنها افزایش مىیابد. به علاوه، آموختند که برخى از جانوران با رنگهایى متولد مىشوند که براى حفظ آنها حائز اهمیت هستند. مثلاً جوجه پرندگان با رنگى شبیه اجزاى تشکیل دهنده لانه شان به دنیا مىآیند.
به این ترتیب، موفق شدم با روشى متفاوت، مطالبى راجع به جانوران، به دانشآموزان بیاموزم. آنان در پاسخ به این سؤال که از کدام قست درس بیش از همه لذت بردند، گفتند که قسمت مورد علاقه شان ساختن و پنهان سازى حشرات بوده است. در حقیقت، آن زمان که موفق نمىشدم حشرات آنان را پیدا کنم، آنان به آنچه انجام داده بودند، افتخار مىکردند و من از آنچه که آموخته بودند، به خود مىبالیدم.
منبع
February 20001 ,Children & Science ,Mary C.Burke